نمایشی که دیشب شاهدش بودیم، تجربهای متفاوت و جسورانه در فرم اجرایی بود؛ کارگردان با انتخاب ساختار فتو رُمان توانست بستر تازهای برای روایت تئاتری خلق کند؛ فرمی که در صحنههای ایرانی دیده نشده و اجرای آن با این میزان دقت و نظم، ستودنی است. نحوه میزانسن و طراحی صحنه، در خدمت روایت بود و ریتم اثر بهدرستی میان سکونهای تصویری و کنشهای زنده در نوسان قرار میگرفت.
با این حال، برخی کاستیها در اجرای فیزیکی بازیگران قابل چشمپوشی نیست. بدن بازیگران بهخوبی تربیت شده و تسلط بر فیزیک صحنه مشهود بود، اما در بخشهایی از اجرای حرکات ریورس (حرکت معکوس) و اسلوموشن (کندنمایی)، ضعف هماهنگی و ناپیوستگی دیده میشد؛ بهویژه در صحنههایی که ریورس بهعنوان عنصر اجرایی اصلی به کار گرفته شده بود، زمانبندی و جهت حرکت گاه ناهماهنگ و مغایر با منطق اجرایی اثر عمل میکرد. در لحظات لوپ (تکرار موقعیت) نیز بینظمی در کنترل اکسسوارها مشهود بود و برخی اشیاء که باید در صحنه بعدی مورد استفاده قرار میگرفت، جا گذاشته میشدند که این امر از تمرکز بصری مخاطب میکاست.
از منظر صوتی، نمایش با افت و خیز مواجه بود؛ حجم صدا تا بخش پایانی اثر یکنواخت و کمانرژی باقی مانده بود و تنها در انتها به شدت و کیفیت مطلوب رسید. اگر طراحی صدا از ابتدا با داینامیک دقیقتری همراه میشد، بدون شک تأثیر عاطفی اثر دوچندان بود.
با این همه، آنچه تماشاگر را در سالن نگاه میدارد،
... دیدن ادامه ››
انرژی جمعی گروه و ایدهپردازی کارگردان است. کارگردان با مهارت، منطق سینمایی فتو رمان را به فضای زنده تئاتر انتقال داده و ترکیبی از تصویر و حضور انسانی خلق کرده که در این کار شاهد آن بودهایم. حیف که این اثر میتوانست با گروهی از بازیگران باتجربهتر، به سطحی درخشانتر برسد؛ بااینحال، بازیگران فعلی نیز با تمام توان و تعهد، توانستهاند مخاطب را تا آخرین لحظه همراه خود نگه دارند.
در پایان باید گفت این اثر تجربهای ارزشمند برای تمام دانشجویان و علاقهمندان تئاتر است. تماشای آن میتواند درک تازهای از تعامل بدن، میزانسن و روایت تصویری در صحنه به همراه داشته باشد