در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش سلطان مار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:23:16
امکان خرید پایان یافته
۲۲ تا ۳۰ مهر
۱۹:۰۰  |  ۲ ساعت
بها: ۲۸۰,۰۰۰ تومان
+ ۱۰% مالیات ارزش‌افزوده
شاه و وزیری که صاحب فرزرند نمیشدند بنا به گفته درویش به باغی رفته و دو سیب ندیدنی را می‌چینند تا به همسران خود دهند و صاحب اولاد شوند در ادامه فرزند وزیر دختر به دنیا می‌آید و فرزند شاه، پسری در هیبت مار. شاه به شنیدن این خبر به پیشنهاد وزیر خودکشی می‌کند و تخت موقتا تا سن قانونیِ فرزند شاه به وزیر می‌رسد سلطان مار که متوجه شده است هرزمان می‌تواند از جلد خود خارج شود و با دیدن فرزند وزیر دلبسته آن شده و تصمیم میگیرد…

نمایش سلطان مار زندگی یک شاه و وزیر را تعریف می‌کند. آن‌ها فرزندی ندارند و به توصیه‌ی یک درویش، به سراغ درختی می‌روند که در باغی توسط دیوها از آن محافظت می‌شود. آن‌ها باید دو سیب سرخ و سفید از درخت بچینند و به همسرانشان بدهند تا بتوانند صاحب اولاد شوند. میوه عمل می‌کند اما به شکلی که هیچکس انتظار آن را نداشت. پسر پادشاه، در هیبت یک مار به دنیا می‌آید. خبر را به شاه می‌رسانند و او با پیشنهاد وزیر دست به خودکشی می زند. به این شکل مقام پادشاه به طور موقت به وزیر منتقل می شود.
روزگار می‌گذرد و پسر بزرگ می‌شود؛ او متوجه می‌شود که هر موقع اراده کند می‌تواند از هیبت مار خارج شود.
حال بنا به وصیت شاه، اون باید با دختر وزیر که «خانم نگار» نام دارد، وصلت کند. اما وزیر با دست بردن در وقایع می‌خواهد مانع این ازدواج بشود. «سلطان مار» از جلد خود بیرون می‌آید و خود را به دختر نشان می‌دهد و اون نیز با راهنمایی دایه‌اش، اقدام به سوزاندن جلد مار می‌کند. «سلطان مار» می‌گریزد و نزد دیوها می‌رود. دختر هم سر به کوی و بیابان می‌گذارد تا شویش را بیابد؛ حال باید او را مجاب کند که برگردد و مردم را از ستمی که داروغه و سفیرهای بیگانه بر آنان روا می‌دارند، برهاند.


- از همراه داشتن فرزندان زیر ۷ سال خودداری نمایید.

مکان

شهر بابل، میدان هلال احمر، خیابان فلسطین

نقشه بزرگتر و مسیریابی