فرانه بهاور، معلم بازنشستهای در کرج، تلاش میکند دانشآموزان و دوستان سابقش را دوباره گرد هم بیاورد تا به حفظ کمپینش کمک کنند.
بهزودی آنها یک خانوادهٔ محیطزیستی در کرج تشکیل میدهند. ایدهٔ او یافتن راهی مناسب برای جدا کردن تهسیگارهای رهاشده در خیابان از سایر زبالههاست؛ مشکلی فرهنگی که در دیگر شهرهای بزرگ ایران نیز دیده میشود.
از همینجا او و گروهش وارد عمل میشوند. او با سیگار کشیدن مخالف نیست؛ فقط به پاکیزگی شهر اعتقاد دارد. مانند آقای آبادی، مجسمهسازی که با تهسیگارهای جمعآوریشده، آثار هنری گوناگونی میساخت.
فیلم به شروع فعالیت پویش نه به ته سیگار در سال۱۳۹۷ در مهرشهر می پردازد.