در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محمدرضا ریاحی پناه درباره فیلم هفتاد سی: با درود به بهرام افشاری و تبریک بخاطر موفقیت اولین تجربه کارگردانی در
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:59:27
با درود به بهرام افشاری و تبریک بخاطر موفقیت اولین تجربه کارگردانی در فیلم بلند سینمایی که نمره نسبتاً خوبی از مخاطب سینمای بدنه دریافت کرده. مثل اکثر هنرمندان حوزه سینما که از شهرستان معرفی شده اند بهرام افشاری نسبت به زادگاهش، همدان و لهجه بسیار شیرین آن، ادای دین کاملی کرد. افشاری علاوه بر دیالوگ نویسی، و حرکات بدن، میزانسن های اصالتاً همدانی را هم اجرا کرد که بسیار موفق بود. افشاری خوب فیلم دیده و خوب نوشته چون خیلی از دیالوگ ها و حرکات بدن و صحنه های کمدی موقعیت فیلم را احتمالاً ما در فیلم های قدیمی تر کمدی و یا فضای مجازی دیده باشیم که در پس ذهن ما لونه کرده و افشاری خوب می دانسته چطور از آن ها در فیلمنامه اش استفاده کند.

تبریک به هوتن شکیبا که امضای وی پای بازیگری و موفقیت فیلم مشاهده میشد و این برخواسته از رفاقت و رابطه قدیمی با کارگردان نیز بود. بجز بازیگران پرسابقه و پرتجربه بقیه گروه بازی خیلی عادی داشتند ولی اولین تجربه کار کمدی مهدی حسینی نیا موفق بود که ثابت کرد یکی از راه های فراموش کردن مخاطب از نقش های جدی و خشن قبلی، زیر بار گریم های سنگین رفتن است. سیاوش طهمورث و ناهید مسلمی هم نسبتاً خوب بودند.

فیلم یکی دو دیالوگ ماندگار هم داشت مثل عبارت یعقوب ( شما بخونید همان بابا پَنجلی سریال پایتخت) که می گفت «پول زیاد دم پیری شانس نیست دهن ... دیدن ادامه ›› کجی روزگاره». یا دیالوگی که در بیمارستان توی اتاق آی سی یو رد و بدل شد و نشان داد شرف و انسانیت چیزی نیست که حتی اقشار ضعیف و کم برخوردار جامعه فراموش کرده باشند و برای رسیدن به ثروت راضی به مرگ کسی باشند. بعلاوه از شوخی های سخیف و جنسی هم خبری نبود و خنده بر لبان تماشاگر هم برخاسته از موقعیت کمیک بود و از تیکه ها و گفتگوهای دو نفره. فیلمنامه با احتیاط فراوان نسبت به استفاده از نقدهای زهرآگین غیر مستقیم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی واکنشی نداشت تا اولین تجربه سینمایی افشاری وارد حاشیه های ناخواسته نشود.

فیلم البته باگهای دیگری هم داشت که کمکی به انتقال پیام نکرد. مثلاً چرا یعقوب که مشکل تومور مغزی دارد باید در زمان استراحت مچ پای او را ماساژ بدهند؟ تکرار پلان های حرکت و ریل قطار چه کمکی به فیلم کرد؟ پیرنگ های فرعی مثل عشق نافرجام حصاری و حسینی چرا ناتمام و عقیم ماندند؟ مسافران غیر قانونی بالاخره کجا رفتند و سرنوشت آنها چی شد؟ رقص مردانه با آهنگهای غیر مجاز دیگه داره نخ نما میشه. امیدوارم تا چند وقت دیگه تو هیچ فیلمی سکانس رقص نداشته باشیم تا تکرار بیش از حد مانع جذابیت چنین سکانسهایی نشود.

ای کاش یه قطعه موسیقی با کلام پاپ هم در هنگام تیتراژ پایانی گنجانده میشد. جای صدای رضا یزدانی یا رضا صادقی خیلی خالی بود. صبحانه با زرافه های سروش صحت با فاصله رتبه اول کمدی امسال را به خود اختصاص خواهد داد.