تیچر به معنای واقعی کلمه ، داستان هریک از ما در مقاطع زمانی پرفشار زندگی بود ...همذات پنداری عجیبی که با کاراکتر معلمی کوروش رجایی کاربلد به درستی هم در حالات چهره و هم در اکت قابل مشاهده بود... عدم درک شدن از طرف اطرافیان ، زندگی اجباری به دلیل فقر نه صرفا مالی که فقر فرهنگی خانواده ، آرزوهای معمولی که به دست نیافتنی ترین چشم اندازهای یک جوان معمولی در این سرزمین تبدیل شده و از همه بدتر برای بقا، حاضر به فروش اصالت (النگوی مادر) و جنگ با فساد و رانت در محیط هرچند کوچک مدرسه میشه .... تیچر به تنهایی بار ۱۳۹۸-۱۴۰۲ رو حتی در دیالوگ های افزایش قیمت ها حمل میکرد ... شاید به ظاهر صدابرداری و فیلمبرداری لحظات کوتاهی نقد تخصصی داشته باشند اما تیچر به عنوان یک فیلم اجتماعی ، با پایان بندی کامل ، سرنوشت یک جوان ایرانی با زندگی معمولی که میتوانست در جوامع دیگر به یکی از برترین های حوزه آموزش تبدیل شود را به عنوان سرنوشت آرزوهای برباد رفته ...به خوبی بیان کرد...تبریک به کوروش رجایی با نقش آفرینی فوق العاده ، تبریک به علی باقری و کارگردانی حرفه ای و تبریک به تک تک عوامل تیم تیچر که قطعا گرچه در پرده عیان نبودند ، در نهان ، هرچه هست از زحمات این عزیزان نیز هست ، به امید درخشش آثار این تیم جوان در سراسر جهان