در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | امین درباره فیلم جیب بر خیابان جنوبی: به‌غیر از پایان‌بندی که هم بی‌ارتباط بود هم ناامیدکننده، فیلم خیلی خوب
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:43:56
به‌غیر از پایان‌بندی که هم بی‌ارتباط بود هم ناامیدکننده، فیلم خیلی خوبی بود با جزییات بسیار زیاد؛ از جمله قاب‌های زیبا. قصه‌ی "کاوه‌"‌ای که از زندان آزاد می‌شه ولی ظاهرا به زندان بزرگ‌تری پا می‌ذاره و به‌قول خیاط بهتر بود که "تو این سرما توی همون زندون بمونه..." که "سرما"ی فیلم هم اشاره‌ای به سرمای "ذاتی" کلان‌شهری مثل تهران داره. فیلم دو تا "رعنا" داره که اولی از دزدی در جوونی به خودفروشی در 40سالگی -که بلوغ آدم‌هاست- می‎‌رسه! رعنای دومی هم علی‌رغم میل باطنی "ناگزیر" از افتادن به مسیر دزدی‌ه که اون‌هم به قتلی ناخواسته می‌رسه...
یکی از جذاب‌ترین سکانس‌های فیلم، جاییه که رعنا به خونه‌ی کاوه می‌آد که دو قاب زیبا می‎‌بینیم؛ یکی کاوه که درون خونه‌ست با فضایی تیره‌وتار و دیگری رعنا که بیرون، در فضایی روشن و پر امیدتر قرار داره و کاوه با اشاره به همین تفاوت‌ها از اون می‌خواد که مسیرش رو جدا کنه که در همین حین با عبور موتورسوار نیروی انتظامی، کاوه رعنا رو به داخل خونه که همون فضای تاریک و ناامیدانه‌ست می‌کشونه؛ اشاره‌ای که هم به‌نوعی عامل‌های تاثیرگذار در تباهی‌ رعناها رو نشون می‌ده (کاوه‌ها و حکومت‌ها شاید!) و هم سرنوشت محتوم رعناها رو؛ جایی‌هم که چنین اتفاقی می‌افته برای هر دو رعنا یکی‌ست؛ حتا برای شخصیت زن "حوالی اتوبان". شاید هم ساختمون قدیمی نمادی از شهر یا حتا کشور باشه که درست‌شدنی نیست و باید یکی از فرنگ بیاد و درست‌ش کنه...
خیلی خوب بود این نگاه به فیلم.کاملا موافقم با همه حرفاتون :)
۰۶ دی ۱۳۹۲
ممنون از توجه‌تون :)
۰۷ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید