یک نمایش دلچسب و دلنشین که شلوغی تماشاگران در ابتدای نمایش را به سکوت و توجه تبدیل میکند و تماشاگر را ناچار میکند که تا آخرین لحظه به تک تک اتفاقات دقت کند. اتفاقاتی که شاید با یک بار دیدن نمایش نشود تمام آنها را دید و درک کرد.
نکته جذاب ماجرا این است که همه افرادی که به تماشای این نمایش مینشینند به نحوی با این افراد، جملات و اتفاقات یا درگیر بوده اند یا کسی را میشناخته اند که درگیر باشد. یعنی دقیقا متن و داستانی از دل جامعه که برای هیچکس در روابط امروزی غریبه نیست.
جامعه ای نشان داده می شود که بازیگران فرم در بهترین حالت و بدون کلام در حال بازی نقش هستند. به صورتی که بعد از نمایش، جدایی زیادی بین بازیگران اصلی و فرم به چشم نمیآید، که شاید دلیل اصلی آن ورود بازیگران اصلی به حرکات و آواهای بازیگران فرم باشد. زمانی که شخصی در اصل کار قرار میگیرد بقیه بازیگران نقش فرم دارند حتی اگر بازیگر اصلی باشند.
نمایش کشش سطحی از دو نظر برای من قابل توجه بود.
قسمت اول از دید یک مخاطب ،
اولین نکته فضای نمایش بود که به دید من بستر جامعه محسوب میشد. جایی که افراد و آدم های مختلف در حال زندگی روزمره( با مثال کمپ) بودند. جایی
... دیدن ادامه ››
که مشاور، پزشک و ... در حال زندگی و فعالیت بودند، فضای دانشگاه اتفاق می افتاد، در کنار هم غذا میخوردند و یک اتفاق ۴ نفره بین این جامعه در حال رخ دادن است، جامعه ای که فضای آن در ابتدای نمایش تمیز است و اتفاقات این ۴ نفر و ریزش دستمال و کاغذ و بطری از آنها در وسط جامعه ( که نشانه بیرون ریزی احساسات، قضاوتها، خشم، حسرت و ...)است به مرور روی فضای کلی جامعه تاثیر می گذارد که نشان می دهد هر اشتباهی از سمت ما نه تنها به زندگی خودمان بلکه در نهایت روی کل جامعه تاثیر گذار است.
تاثیری که در نمایش به صورت آشفتگی در انتهای نمایش پیداست، جایی که تمام جامعه در همان محیط خوابیده اند.
نورپردازی به صورتی است که فضای افراد اصلی با افراد خارج از آن فضا ،با تفاوت نور مشخص میشود ، جایی که در فضای تاریکتر یا با نور متفاوت، افراد خارج از فضای اصلی حضور دارند و نکته جالب توجه آنجاست که به محض اسم بردن از افراد خارج از فضای اصلی، صورت آنها برمیگردد و تاثیری روی آنها گذاشته میشود، فضایی که نمایش داده می شود بیانگر این موضوع است که وقتی قضاوتی درباره دیگران در خلوت انجام می شود، بدون تاثیر روی آنها نیست. فکر ها، حرف ها و رفتار ما روی دیگران و جامعه تاثیر مستقیم دارد حتی اگر آنها در متن اصلی ماجرا نباشند، جایی که نشان داده میشود قسمت عمده اشتباهات آدمها از خود آنهاست اما رفتار دیگران هم در شرایط بد پیش آمده برای آنها بی تاثیر نیست.
نکته قابل توجه دیگر، همصدایی بازیگران در زمانی که موضوع اصلی نیستند(آواها) با دیگر افراد جامعه است، جایی که زندگی خود به عنوان بخشی از جامعه را دارند.
نکته دیگر استفاده از سیب به جای یک خوراکی دیگر در زمان ارتکاب اشتباه است، که اشاره به سیب آدم و حوا دارد. اشتباهی که باعث سقوط نقش ها می شود.
نکته بعدی درمورد نوع موسیقی است که ریتم بسیار مناسبی به کار میدهد و باعث نشان دادن ضربان قلب، هیجان، استرس، زمان های خطا و اشتباه و تاکید بر بعضی موضوعات نمایش میشود که می تواند به شدت در طول اجرا تمرکز مخاطب را بالا ببرد و با ضربه های لحظه ای باعث سنجاق شدن ذهن مخاطب با کار میگردد. به طوری که مخاطب با تمرکز بسیار زیاد و در سکوت کامل تا پایان نمایش کار را دنبال میکند.
قسمت دوم از دید یک رفتار شناس:
از نظر تیپ های رفتاری چهار نقش اصلی این نمایش در چهار تیپ رفتاری کلی قرار میگیرند که به صورت جداگانه به بررسی هرکدام از شخصیت ها و نشانه های رفتاری در نقش ها می پردازیم .
آزی:
تیپ رفتاری Dominance یا تسلط. افراد این تیپ رفتاری ،خودشان را به عنوان رهبر یا تصمیم گیرنده میخواهند نشان دهند. باید در معرض دید و توجه باشند، افراد به شدت اجرایی هستند و نتیجه گرایی بالایی دارند، لباس های برند با جلوه زیاد می پوشند، نیازمندی این افراد پول، شهرت و دیده شدن است، اگر تصمیمی بگیرند(حتی با وجود اشتباه بودن) از تصمیم خود برنمیگردند چون از ضعیف دیده شدن هراس دارند. مستقیم صحبت میکنند، با صدای بالا، چشم در چشم و ضعف این افراد خشم است، افراد لمسی هستندو برون گرا.
حالا بررسی آزی با این ویژگی ها:
روی آستین، پولک دوزی فراوان و زرق و برق زیاد، گفتن خرید از مزون در مرداویج و سنگتراشها، خشم بالا، انتهای کار حتی با وجود فهمیدن اشتباه از مسیر خود برنگشت، رژیم و کارهایی که خودش را متفاوت از بقیه نشان دهد، آرایش غلیظ برای دیده شدن بیشتر، خود بزرگ بینی در ارتباط حال و گذشته( دکتر دنبالم بود و من پا نمیدادم) ، بقیه را مقصر دانستن و ضعف را به بقیه نسبت دادن. ( ایشون شناگر خوبیه آب ندیده بود، بعضی وقتا من مقصر بودم بیشتر وقتا تو ...)
البته شاید بهتر بود در کفش آزی از کفش رسمی تر و زرق و برق دار تری استفاده میشد.
حسام:
تیپ رفتاری Influence یا تاثیر گذاری، افرادی اجتماعی، ساختار شکن و شاد، ارتباط ساز های خوبی هستند و در جمع های جدید هم سریع دوست پیدا میکنند، لباسهای شاد میپوشند، اصولا لباس رسمی نمیپوشند، حتی ممکن است لباسهای غیر رسمی را هم به صورت نامتعارف بپوشند، پرجنب و جوش، جایی میروند که خوش بگذرد، دائم در حال شوخی هستند( حتی در شرایط سخت)، افراد لمسی هستند، نیاز این افراد ارتباط و خوشگذرانی و شادی است، نقطه ضعف این افراد تنبلی و شلختگی و بی خیال بودن است.
بررسی نقش حسام با این ویژگی ها:
حسام از ابتدا حتی در لحظه اعلام جدایی شوخی میکند، میخندد، جدی نمیگیرد، لباس اسپرت با هودی بسته شده دور گردن، کفش اسپرت و فعال، اهل ورزش و کوه و خوشگذرانی، بعد از پایان رابطه به سرعت ارتباط جدید میسازد، چون خودش در صحبت با لمس شدن مسئله ندارد دائما طرف مقابل( آرمان) را لمس میکند. با شور و هیجان تعریف می کند، برونگرا، بخاطر بیخیالی زمان میبرد تا متوجه اشتباه خودش شود اما چون ارتباطات برایش مهم است حاضر است از اشتباهش برگردد. اهل شیطنت و چت کردن با دیگران حتی اگر قصد واقعا بدی نداشته باشد اما چون ارتباط ساز خوبی است این برداشت از رفتارش میشود، مقصر دانستن طرف مقابل، اهل تفریحات جمعی( کافه قلم قرار بود اکیپی بریم بچه ها نیومده بودن، بیاین بریم شب دور هم باشیم سپیده غذا درست میکنه)
حنا:
تیپ رفتاری Steadiness یا ثبات
این افراد رفتار مادرانه دارند، دائم به فکر دیگرانند، به صورت اغراق آمیز دنبال خوب شدن حال آدمهای دیگر هستند، از خودگذشتگی افراطی دارند، دنبال حامی میگردند، در زندگی تکیه گاه میخواهند، دنبال کارهای خیریه و کمک رساندن هستند. مادر شدن را دوست دارند، روحیه لطیف و شاعرانه دارند. در زندگی ارتباط با افراد مقتدر را دوست دارند. از لمس شدن بین صحبت بیزارند، ماخوذ به حیا هستند، به سختی رها میکنند، درونگرا هستند.
بررسی نقش حنا:
آرزو کردن در تولد برایش اهمیت دارد، شمرده و متین صحبت میکند، دنبال مادر شدن است، دائما در کنار آزی قرار می گیرد و برای او یک گوش شنواست، با پیشنهاد رابطه جدید و دلسوزی دنبال کمک به آزی است، شاعر است، دنبال شنیده شدن شعرها و احساساتش است، احساساتش بسیار بر منطقش غلبه دارد، اگر ببیند اشتباه کرده از اشتباهش برمیگردد، با بچه نداشته و جنین ها صحبت میکند، به دلیل توجه دیدن به دیگران جذب میشود، لباس ساده با رنگ خنثی میپوشد ، خودش را مقصر میداند، ( این ویژگی ها در نقش سپیده که از بازیگران فرم هست هم دیده میشود) . در حین لمس شدن توسط آزی دست او را پس میزند.
آرمان:
تیپ رفتاری conscientious یا وظیفه شناس
افراد با قاعده و با چارچوب و نظاممند، این افراد طبق سند و مدرک و قرارداد کاری را انجام میدهند، با وقار و مرتب لباس میپوشند و با شخصیت رفتار میکنند، افراد با وجدانی هستند ، کفش رسمی ، ریش مرتب ، لباس منظم و تمیز، رفتارها و زبان بدن متین و آرام . صدای ملایم، با ادب، افرادی با وجدان هستند . اگر کاری از قاعده و توافق خارج شود به هم میریزند، درونگرا، منطقی ، اهل حساب و کتاب، به شدت مخالف لمس شدن و دارای حریم شخصی . نقطه ضعف آنهاوسواس فکری است.
تحلیل رفتاری نقش آرمان:
موقع صحبت با اصول می ایستد، حرکات دست و بدن آرام و متین است، صدا از یک حد مشخص بالاتر نمی رود، تاکید مداوم بر قرار و قاعده دارد، ازدواج را یک قرارداد میداند، وقتی حسام دست روی شانه اش می گذارد دست او را پس میزند، دنبال جواب دادن منطقی به احساسات حناست( جواب بیشتر تلاش کن بعد از شنیدن شعر) خودش و شرایط اطراف را مقصر می داند. دنبال ثبات است چون امنیت را در عدم تغییر میبیند، اگر اشتباهی کند دنبال رفع آن اشتباه میرود. جدایی گزینه غیر ممکنی برای این افراد است یا دورترین گزینه، آرمان گرایی دارد( نمایشنامه معمولی را قبول ندارد و باید عالی باشد)، حتی وقتی به نظرش بقیه مقصر هستند باز هم تقصیر خودش را فراموش نمیکند. حتی اگر تغییری انجام دهد میگوید برخلاف قرارمان بچه دار میشویم. دنبال جزئیات است( پیتزای مونیکا بلوچی چه فرقی با چوریتسو داره؟) محتاط است، از تغییر دوری میکند. آرمان شعارگونه حرف میزند،البته برای دیگران، واگر جایی قرار باشد برای خودش اتفاق بیفتد طور دیگری رفتار میکند. آرمان چارچوبی را چیده که خودش فکر میکند درست است برای همین وقتی حنا اعتراض میکند میگوید ما که مشکلی نداریم.