دیشب نمایش ایفل را دیدم. بازی خانم گنجی و خانم حاجی زینل فوقالعاده بود. شیوه ارتباط گرفتن و درگیر کردن تماشاچی، طراحی نور و صحنه و لباس، همه چیز فوقالعاده بود. کاری ساده و صمیمی؛ بدون ریا. نمی دونستم موضوع واقعی هستش ولی یه جوری با پوست و خونم درک اش می کردم و همزادپنداری می کردم که شک کردم این داستان ساختگی باشه. آخر نمایش اشک هام بند نمی آمد و فقط خانم حاجی زینل را محکم بغل کردم حتی نمی دونستم چی بگم... البته برای تئاتری ها احساسات نیاز به کلمات ندارن. دوست ندارم موضوع کار را بنویسم چون شاید هنوز ندیده باشین. ولی فقط می خوام بگم دو مسیر و دو انتخاب سختتتت خیلی سخت را با بازیگران این نمایش تجربه می کنین. که شاید خیلی از ما سر این دوراهی قرار گرفتیم تا امروز. کاش این نمایش ادامه پیدا کنه و خیلی بیشتر دیده بشه. در مقابل تئاترهای پر هیاهو و توخالی این شبهای تئاتر، دیدن این نمایش را خیلی پیشنهاد می کنم. برای این گروه و بازیگرانش آرزوی درخشیدن های بزرگ دارم. خسته نباشید.
سلام. نمایش زیبای لکانطه کار دوم خانم عطایی عزیز بسیار بسیار قوی و خوب بود. من و دوستم اصلا متوجه گذشت زمان نشدیم. بازیهای یک دست و روان. ریتم عالی. انتخاب ترانه ها کاملا درست و بجا. غافلگیری هایی که در نمایش برای بیننده اتفاق می افتاد از همان صحنه اول شروع شد و همین داستان را جذاب تر می کرد. من به یاد تئاترهای بی نظیر آقای محمد یعقوبی افتادم که جای کارهاشون سالهاست خالیه. داستان را خیلی دوست داشتم. کار بدون هیچ ادعایی یک نمایش ایرانی بود پر از خاطره و نوستالژی. رودست خوردن دو عاشق یکی از مرام خودش و دیگری از باور و عقیده اش و همزمانی داستان با تاریخ شروع انقلاب آنقدر برایم پر از مفهوم معنی بود که دو شبه بهش فکر می کنم. برای این گروه حرفه ای بهترینها را آرزو دارم.
سلام. نمایش زیبای لکانطه کار دوم خانم عطایی عزیز بسیار بسیار قوی و خوب بود. من و دوستم اصلا متوجه گذشت زمان نشدیم. بازیهای یک دست و روان. ریتم عالی. انتخاب ترانه ها کاملا درست و بجا. غافلگیری هایی که در نمایش برای بیننده اتفاق می افتاد از همان صحنه اول شروع شد و همین داستان را جذاب تر می کرد. من به یاد تئاترهای بی نظیر آقای محمد یعقوبی افتادم که جای کارهاشون سالهاست خالیه. داستان را خیلی دوست داشتم. کار بدون هیچ ادعایی یک نمایش ایرانی بود پر از خاطره و نوستالژی. رودست خوردن دو عاشق یکی از مرام خودش و دیگری از باور و عقیده اش و همزمانی داستان با تاریخ شروع انقلاب آنقدر برایم پر از مفهوم معنی بود که دو شبه بهش فکر می کنم. برای این گروه حرفه ای بهترینها را آرزو دارم.