دروازه سنگی:
“بالستیک زخم” نمایشی از جنس دردهای خاموش و زخمهای نمادین است. امین ابراهیمی، کارگردان این اثر و به نویسندگی پیام لاریان، با نگاهی جامعهشناسانه و الهام از نظریات پیر بوردیو، تأثیر خشونتهای نرم بر روان انسان را به صحنه کشیده است. اجرای این نمایش در خوی، علاوه بر استقبال کمنظیر مخاطبان، چالشهای خاصی نیز به همراه داشت. او در گفتگوی اختصاصی با ما از دغدغههایش در تئاتر، سختیهای اجرای نمایش در خوی و امیدش به آینده تئاتر در این شهر میگوید.
روایت یک زخم؛ از تهران تا خوی
امین ابراهیمی، چهرهای شناختهشده در تئاتر ایران، بار دیگر با اثری پرمحتوا و جسورانه، نگاهها را به خود جلب کرده است. «بالستیک زخم»، نمایشی که ریشه در نظریات پیر بوردیو، جامعهشناس برجسته فرانسوی، دارد، این بار در خوی اجرا شد تا مخاطبان این شهر را با جنبههای تازهای از خشونت نمادین و روانشناسی اجتماعی روبهرو کند.
چرا «بالستیک زخم» در خوی؟
ابراهیمی در پاسخ به این پرسش که چه شد این نمایش را در خوی به صحنه برد، میگوید:
«هدف، روشن نگه داشتن چراغ تئاتر در این شهر بود. تئاتر یعنی آگاهی، و «بالستیک زخم» دقیقاً این مفهوم را به نمایش میگذارد. این نمایش، زخمهای نادیدنیای را که از کودکی تا بزرگسالی بر روح انسانها مینشیند، آشکار میکند.»
نمایشی که به عمق روان میزند
ابراهیمی درباره انتخاب این متن و مفاهیم آن توضیح میدهد:
«این اثر بر اساس نظریه بوردیو، تأثیر خشونتهای نرم و نمادین را بر زندگی فردی و اجتماعی نشان میدهد. برای من، پوستهی داستان اهمیت چندانی ندارد، بلکه عمق نمایشنامه است که آن را ارزشمند میکند. نمایشنامهنویس با هوشمندی، هنرهای نمایشی را با روانشناسی تلفیق کرده است. ما اغلب، چه در خانواده و چه در جامعه، با تحقیرهای کلامی و رفتاری، اعتماد به نفس یک فرد را از بین میبریم. این تأثیرات میتواند به وسواس فکری، تزلزل در تصمیمگیریهای روزمره و حتی پیامدهای خطرناکتر منجر شود.»
چالشهای اجرا در خوی؛ از تهران تا بروکراسی محلی
ابراهیمی که تجربهی سالها فعالیت در تئاتر تهران را دارد، از دشواریهای اجرای نمایش در خوی میگوید:
«یکی از عجیبترین چالشها این بود که برای اجرای یک تئاتر باید با فرمانداری، اداره اطلاعات، فرماندهی انتظامی و سپاه هماهنگ کنیم و مجوز بگیریم! در تهران هرگز چنین فرآیندی را ندیده بودم. در حالی که مطابق قانون، آییننامهی نظارت بر نمایش و صدور پروانهی اجرا تنها توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تنظیم و اجرا میشود.»
استقبال گرم مردم؛ امیدی برای آینده تئاتر خوی
با وجود این چالشها، نمایش «بالستیک زخم» با استقبال خوب مخاطبان در خوی مواجه شد. ابراهیمی با رضایت از این استقبال میگوید:
«مردم هنرفهیم خوی بار دیگر ثابت کردند که میزبانان بینظیری برای هنرهای نمایشی هستند. این اجرا، پیام روشنی برای هنرمندان جوان تئاتر خوی داشت: اگر من با تمام محدودیتها توانستم، شما هم میتوانید. کافیست همت کنید.»
محدودیت سنی و فرم اجرایی؛ وفاداری به متن، اما با تأکید بر احساس
نمایش «بالستیک زخم» با محدودیت سنی ۱۶+ اجرا شد. ابراهیمی درباره دلیل این تصمیم میگوید:
«به عنوان یک اصل انسانی، علاقهای ندارم که خشونتهای کلامی و رفتاری را به مخاطبان کمسن نشان دهم، حتی در قالب یک نمایش.»
او همچنین درباره سبک اجرایی این نمایش توضیح میدهد:
«به متن کاملاً وفادار ماندم، اما در شیوهی اجرا تمام تلاشم را کردم که عمق درد را به مخاطب منتقل کنم. طراحی صحنه و دکور نیز کاملاً مینیمالیستی بود تا به واقعگرایی فضای قصه کمک کند.»
بازیگران و تمرینات؛ پنج ماه تعهد و شور هنری
ابراهیمی درباره روند انتخاب بازیگران و تمرینات میگوید:
«برای من، تعهد و علاقه در اولویت است. بازیگران این نمایش با شور و اشتیاق در تمام پنج ماه تمرین حضور داشتند. نکتهی جالب این بود که اکثر بازیگران، شخصیتهایشان در نمایش کاملاً متفاوت از ویژگیهای واقعیشان بود، و این چالش را برای من جذابتر میکرد.»
آیندهای برای تئاتر در خوی؟
با وجود تمام سختیها، ابراهیمی امیدوار است که تئاتر در خوی همچنان زنده بماند:
«تئاتر، نماد فرهنگ و آگاهی است. امیدوارم این هنر در خوی همچنان بدرخشد و هنرمندان جوان، با تمام موانع، راه خود را پیدا کنند.»
نمایش بعدی؟ شاید نه، اما یک ورکشاپ بازیگری در راه است!
با اینکه اجرای مجدد «بالستیک زخم» در شهرهای دیگر فعلاً در برنامهی ابراهیمی نیست، او از ایدهی برگزاری ورکشاپ بازیگری در خوی خبر میدهد:
«فعلاً برنامهای برای اجرای جدید ندارم. اما اگر بخواهم کاری در خوی انجام دهم، قطعاً یک ورکشاپ بازیگری خواهد بود تا تجربههایم را با علاقهمندان به اشتراک بگذارم.»
پایانبندی؛ چراغی که باید روشن بماند.
«بالستیک زخم»، بیش از یک نمایش، تلنگری بود برای جامعهی تئاتری خوی؛ پیامی از یک هنرمند که با وجود همهی موانع، صحنه را رها نکرد. ابراهیمی با این اجرا نشان داد که تئاتر، حتی در دورافتادهترین نقاط، همچنان میتواند بستری برای آگاهی، تحول و امید باشد.