آقای مفخم، پدر باران اصرار دارد که او با پسر عمه اش پرهام ازدواج کند.
باران به پدر خود گفته رابرت که خواننده و نوازنده است قرار است به خواستگاری او بیاید و با هم ازدواج کنند.
باران سفارش پیتزا داده و پیک برای آنها پیتزا می آورد. باران از پیک می خواهد نقش خواستگار او را بازی کند و...