نمایشگاه من و کارت و جوهر در گالری انتظامی
افتتاحیه پنجشنبه ۲۷ دی ماه ساعت۱۶ الی ۱۹
بازدید شنبه ۲۹ و یکشنبه ۳۰ دی ساعت ۱۷ الی ۱۹
آدرس: شریعتی بالا تر از مطهری رو به روی اتکا پلاک۶۰۸ واحد۵
.به نام خداوند باران، نقل و تگرگ؛ نفسهای باد و تپشهای برگ
من، همچون دیگر جویندگان، در پی یافتن خویش هستم؛ در جستجوی پیوستن به خود و کشف اصلی به نام "من".
شاید باور نکنید، گاهی در پی زنانگیهای وجودم میگردم. آیا زنپوشیهایم را به یاد دارید؟ میدانید که در جستجوی فروغ خویش بودم و به آن تن دادم. در مسیر زندگی، گاه موفق بودم و گاه ناکام؛ گاه پرسشی شدم و گاه محال.
سرخوشیهایم را برای رسیدن به حسی کامل، هرچند بهظاهر ناقص، گاهی با تاشی از رنگ مبادله کردم. کارت و جوهر را در جوشش آتش درونم به بلوغ رساندم تا بهواسطه آن بگویم، بنویسم و حتی بشنوم. برای ساخت هر اثر، خود آغاز شدم تا راوی آنچه زیستهام باشم.
گمان میکنم این میتواند پلهای باشد برای هر کسی که نمیخواهد درجا بزند و در پی مخالف و محال خویش است؛ همانگونه که برای من نردبان شد. این میتواند راهی باشد برای هر کسی که در جستجوی زنانگی یا مردانگی خویش است؛ هرچند جنسیت برای هیچ مسافری مهم نبوده و نیست.
امروز میتوانم بگویم که کارت و جوهر برای من ابزاری است برای نماندن، برای رفتن. سادگی آنها نشان میدهد که هنر رسیدن مهمتر از ابزار رسیدن است. همچون پیشینیان، ثابت کردهام که آنچه مهم است، خواستن، نماندن و رفتن است. میتوانم بگویم برای تعمیق ذهن و تعمید روح، نیاز به ابزار پیچیدهای نیست.
با کارت و جوهر به سبکی در اجرا رسیدهام که در ابتدا مسیر سخت و غیرممکن به نظر میرسید. کارت و جوهر سخنی از من جاری کرده که هیچ طرح، نقش، ابزار و حتی سکوتی نمیتوانست. گمان میکنم کارت و جوهر پایانی ندارند؛ نه برای من و نه برای مخاطبانم.
عزیزانم، اینجا همهی من است؛ دلقکیهایم، خندههایم و اشکی که شاید هرگز دیده نشد. آنچه حاصل شد، رسیدن بود و نماندن در خامی. باقی فسانه است...
امروز، بیست و هفتم دیماه هزار و چهارصد و سه، در گالری انتظامی، از آن روز و آنجا نزدیک به پانزده سال میگذرد و من همچنان در تلاش برای بودن هستم. این شعف، گویای تجربه معرفتی است که با کارت و جوهر به آن رسیدهام.