جکی براون، زن میانسالی ست که بعد از عمری خدمت در خطوط معتبر بینالمللی، بخاطر حمل مواد مخدر و دردسرهایی از این قبیل کاری بهتر از مهمانداری مزخرفترین خط هوائی مکزیک پیدا نکرده. حقوق کم، مزایای ناچیز و پیری که عنقریب به سراغش خواهد آمد چنان او را از آینده میترسانند که از سر ناچاری دست به همکاری با یک قاچاقچی اسلحه بنام «اوردل» زده و محمولههای پول نقد او را بهطور غیرقانونی از مرز هوائی مکزیک وارد کشور میکند.