ماریون مادری شاغل است و فرزندی مبتلا به اوتیسم دارد که نیازمند توجه ویژهتری از جانب والدینش است. در میان این درگیری همیشگی و زحمات و خستگیهای ناشی از همراهی مداوم فرزند، ماریون متوجه روابط مخفیانه همسرش با معلم جوان فرزندشان یعنی ترزا میشود. روزی برای پیگیری شرایط درسی فرزندش و جلسهای که برای اولیای دانشآموزان برگزار شده، به مدرسه میرود و بالاخره با ترزا وارد گفتوگو میشود.