در شهری در آسمانهای دور، هر سال مسابقهای برگزار میشود که به برندهی آن شهر یک آسیاب بادی جایزه داده میشود، پرندهگان شهر پنبهای برای رسیدن به جایزه، از شهردار اردستون تقاضا میکنند که به شهر آنها بیاید و شهردار آنجا شود، با آمدن شهردار و اتفاقاتی که بر سر شهر میافتد داستان پیش میرود.
- توجه: شماره تماس از سوی گروه محترم اجرایی درج شده است و تیوال نقشی در عملکرد و پاسخ دهی آن ندارد.