در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال گردشگری | عکس‌ها | سفرنامه «یک سفر یک کتاب |دریاچه حوض سلطان|»
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:42:44
یکی دیگر از سری سفرهای «یک سفر یک کتاب» این هفته به مقصد حوض سلطان برگزار شد. طبق روال هفته های گذشته، برنامه ۶ صبح از میدان ونک آغاز شد. ساعت ۷ در اتوبان قم در یک مجتمع رفاهی برای صرف صبحانه توقف کردیم. طبق معمول، صبحانه به صورت بوفه بود و یک ساعتی صرف صبحانه شد که آشنایی نسبی هم بین همسفران شکل گرفت. بعد از صبحانه برنامه آشنایی و معارفه همسفران بود که با همسفران نازنین بیشتر آشنا شدیم، همینطور با خانم «میرمعزی» عزیز. حدود ساعت ۹ به حوض سلطان رسیدیم، آسمان آفتابی با ابرهای تکه پاره فضای دریاچه رو زیبا و دیدنی کرده بود، باد شدید، اما نه چندان سردی که در منطقه می‌وزید، تجربه ای جدید و هبجان انگیزبرای همه بود. حدود یک ساعتی دوستان به پیاده روی و عکاسی پرداختند و بعد حدود ساعت ۱۱، دریاچه را به مقصد کاروانسرای سنگی ترک کردیم، کاروانسرایی که پیشینه اش به دوره سلجوقیان می رسد و تا همین دوران قاجار هم همچنان مورد استفاده بوده است. بعد از گشتی در کاروانسرا و مستقر شدن، خانم میرمعزی به معرفی کتاب و همچنین نویسنده آن «آنه ماری شوارتسنباخ» پرداختند، همچنین توضیح دادند که با توجه به اینکه مترجم نزدیک به ۶۰ عنوان کتاب از ادبیات آلمان هستند، در این ترجمه ها چه دیدگاهی رو دنبال می کنند و اضافه کردند که شناساندن بخشی مهم، تاثیر گذار و مطرح ادبیات غنی آلمان به ایرانیان، یکی از اهدافشون از این ترجمه هاست. همینطور به معرفی کتاب پرداختند که سفرنامه یک خانم سوئیسی به ایران بود که نکات جالبی داشت. خانم میرمعزی آنقدر گرم صحبت می کردند و آنقدر دوستان مشتاق شنیدن بودند که کسی عجله ای برای صرف ناهار نداشت! بالاخره ناهار در فضایی دوستانه و صمیمی صرف شد و در ادامه هم خانم میرمعزی به ادامه صحبت پرداختند، ضمن خوردن چایی زغالی که در اون هوا خالی از لطف نبود. عده ای از دوستان به بازدید از برج دیدبانی کاروانسرا رفتند و در ادامه حدود ساعت ۴ به سمت تهران حرکت کردیم و ساعت ۶ و ۳۰ به میدان ونک رسیدیم.
۱۴ آذر ۱۳۹۴