در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مهرنوش رحیمیان درباره نمایش مردی برای تمام فصول: نمایش دردمندانه اقبال ددمنشان و ادبار نیک اندیشان... "مردی برای
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:50:06
نمایش دردمندانه اقبال ددمنشان و ادبار نیک اندیشان...
"مردی برای تمام فصول" نامی به غایت برازنده برای مفاهیمی بود که نمایشنامه سعی داشت در شخصیت پردازی سر تامس مور به آن ها بپردازد. مردی برای تمام فصول از دسته مردانی است که راسخ بودن ایمانشان به صواب، هرگز آن ها را به ناصواب متمایل نمی کند؛ گو این که گاه شناخت مرز این دو دریا برای دیگران بسیار مبهم می شود. در سراسر نمایش روند نزولی و افت شرایط زندگی مردان غیرمعمولی و بی ادعا و روند صعودی و روبه اقبال مردان معمولی و عام دیده می شود و زمختی و زشتی این پدیده به قدری است که گاه بیننده را به افسوس خوردن وا می دارد و شاید به تفکر در خصوص نمونه هایی از این دست که در عقبه زندگی خود دیده است.
ریچارد ریچ های زیادی وجود دارند همه جا و در همه وقت. سر تامس مورهای کمتری اما! و تمام چیزی که مور به دنبال آن است در جمله او خطاب به ریچ خلاصه می شود: "ریچ، انسان اگر روح خود را در قبال همه جهان هم بفروشد باز هم ضرر کرده است چه برسد به ولز!".
فتواهایی متضاد که هر کدام مبتنی بر پاره ای از کتاب مقدس داده می شدند هم در جای خود بیننده را به فکر فرو می برد و در تمام مدت واژه مصلحت به شیوه ای آزاردهنده در پس ذهن بیننده تکرار می شود.
وارستگی مور در پذیرا بودن مرگ تا حد زیادی یادآور نمایش سقراط و رضایت قلبی او به اعدام بود. از نقاط قوت این نمایش می توان به دکور و نورپردازی فوق العاده، طراحی لباس مناسب و استفاده از پرده های توری برای جداسازی فضاهای بیرونی و درونی اشاره کرد. از نقاط منفی هم می توان به صدای کم حجم بعضی ... دیدن ادامه ›› از بازیگران و طولانی بودن نمایش –که البته می توانست با یک آنتراک و یا حذف برخی دیالوگ ها خستگی جسمی بیننده را کاهش دهد- اشاره کرد.
به نظر می رسد عمق جملات در دیالوگ ها می توانست برای بیان فضیلتی این چنین خیلی بیشتر باشد و بیننده را از این طریق به وجد آورد. بعنوان مثال صحنه ملاقات پاپ با تامس مور به قدری سرد و بی روح و عاری از حساسیت به نمایش کشیده می شود که بیننده درست ممکن است همان جا دچار خواب آلودگی شود. در حالی که در آن صحنه چیزی رقم می خورد که باقی داستان بر محوریت آن می چرخد.
صحنه پایانی نمایش بسیار زیبا، خیره کننده و تکان دهنده است و یکی از زیباترین جلوه های نمایشی است که همزمان مفهوم فنا و نیستی و اندوه و افسوس را در بیننده ایجاد می کند و بیینده را به این فکر فرو می برد که دنیا همواره بر همین مدار گردیده است.
امید آن که در آینده شاهد نمایش های بیشتری از این دست باشیم.
کاملاً موافقم ،
مخصوصاً اینکه صحنه آخر واقعن قشنگ و به یاد ماندنی بود .
۰۳ آذر ۱۳۹۳
بسیار عالی نوشتین. سپاس
۰۹ آذر ۱۳۹۳
متشکر از حسن نظر شما.
۰۹ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید