تمامی کارهای گذشته ی آقای رحمانیان رو دیده ام، و صادقانه و بدون عذاب وجدان می تونم بگم "سینماهای من" یک افتضاح تمام عیار بود!
یک نوستالژی ضعیف و دم دستی، که حتی روی دیالوگ هاشم اونجور که باید کار نشده بود.
پرده ی اول: سینما کاپری. خیلی ضعیف! مونولوگ ساچلی درباره ی محبوبه کمی (تنها کمی) امیدوار کننده بود. از خوندن اشکان خطیبی هم نگم که تن فریدون فروغی بیچاره رو تو گور لرزوند.
پرده دوم: شهر فرنگ. بد نبود،، داستانش رو دوست داشتم. بازی ها هم قابل قبول بودن.
پرده سوم: رادیو سیتی. حبیب رضایی و استفاده ی به جا از هنر شعر بودند که به داد رسیدند.
پرده چهارم: سینما متروپل. بازی های مارسل و معصومه رحمانی عالی بودند! زن های خیاط خانه به خوبی نقششون رو ایفا کردند.
با این توصیف کوتاه، نتیجه می گیرم که اشکال اصلی بیشتر از متن و موضوع است تا بازیگران.