در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نیلوفر رحیمی درباره اپرای عروسکی مولوی: انقدر دیالوگ های زیبا وجود داشت که آدم میمونه کدوم و بنویسه واقعن!
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 18:37:47
نیلوفر رحیمی (sisily_gm)
درباره اپرای عروسکی مولوی i
انقدر دیالوگ های زیبا وجود داشت که آدم میمونه کدوم و بنویسه واقعن!

شمس:
یا عاشق شیدا شو یا از بر ما واشو ، در پرده میا با خود تا پرده نگردانم ...
هم شمس شکرریزم هم خطه تبریزم ، هم ساقی و هم مستم هم شهره و پنهانم

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند ، روبه صفتان زشت خو را نکند
گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز ، مردار بود هر آنکه او را نکشند
( شعر از خاقانی)

عشق از اول چرا خونی بود؟ ، تا گریزد آنکه بیرونی بود

عارف:
عارفان زانند دایم آمنون ، که گذر کردند از دریای خون

مولانا:
هین بنه بر پایم آن زنجیر را ، که دریدم سلسله تدبیر را
و اعتراف می کنم که در صحنه ای که کودکان در بازار مولانا رو به سخره می گیرند که: هی شیخ دیوانه شدست...
همش منتظر این بیت بودم که خوانده نشد و جاش واقعن خالی بود (یاد تیار شمس پرنده افتادم که روی این دیالوگ خیلی تأکید وجود داشت):
سجاده نشین باوقاری بودم ، بازیچه کودکان کویم کردی
۰۱ آذر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید