در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | پونه قاسمی درباره نمایش شب آوازهایش را می خواند: این کارو باید نه یکبار نه دوبار بلکه چند بار دید. با وجود اینکه شک و ت
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:02:01
این کارو باید نه یکبار نه دوبار بلکه چند بار دید. با وجود اینکه شک و تردیدى که توى کل نمایش هست و در صحنه ى آخر به اوج خودش مى رسه، انقدر کشنده س که نفستو بند میاره، ولى الان که از اجرا برگشتم مى خوام براى بار دیگه بلیت بگیرم و دوباره و دوباره ببینم... کارگردانى و بازى ها انقدر خوبه که تو واقعاً نمى تونى کاراکترها رو قضاوت کنى، نمى تونى به هیچ کدوم حق بدى یا یکى از اونها رو مقصر بدونى. تردید زن بین رفتن با عشق یا موندن توى این زندگى که سنگینیش ( مثل بچه، مثل روزاى خوبى که با شوهر داشت، مثل خاطرات و ..) قدرت تصمیم گیرى رو ازش گرفته واقعاً در صحنه ى آخر اشک رو به چشم ها میاره...
درموندگى و کلافگى مرد از بیکارى و چاپ نشدن نوشته هاش و مهم تر از اون اینکه تمام مدت داره حضور یک نفر دیگه رو تو زندگیش حس مى کنه داره مى بینتش و لحظه اى مى گه آخه تو کى هستى اسمت چیه... قلب آدمو به درد میاره
ولى باز هم نمى تونى قضاوتشون کنى.
و کودکى که با پدر بازى مى کنه و همیشه بیداره ولى مادر اونو همش خواب مى بینه و وقتى هم بیداره باهاش در کشمکشه و مثل وزنه اى سنگین زن رو به این زندگى وصل کرده...
و دیالوگ هایی که حس خوب و شاعرانگى توشون موج مى زد...