در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | فرزانه شهریاری درباره نمایش مرسولات پترزبورگ: حسن پارسائی: نمایش ˝مرسولات پترزبورگ˝ به نویسندگی محمد زارعی و کارگردا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:54:12
حسن پارسائی: نمایش ˝مرسولات پترزبورگ˝ به نویسندگی محمد زارعی و کارگردانی مازیار سیدی، از لحاظ کارگردانی، بازیگری، طراحی و کاربری نور، کارکرد موسیقی و نیز تأکید بر یک متن ابتکاری اقتباسی و ترکیبی ، اجرائی قابل تأمل و دیدنی است.

http://www.honaronline.ir/Pages/News-71082.aspx


سرویس تئاتر هنرآنلاین: آدابته و تنظیم متون نمایشی یا داستانی خارجی برای اجرا معمولا قواعد و شروط خاصی دارد که عمده‌تا مبتنی برتغییرات نسبی و حفظ بُن‌مایه‌های موضوعی مهم و محوری متن است؛ اما در تهیه متن نمایش "مرسولات پترزبورگ" اتفاق خاصی افتاده است؛ محمد زارعی بخش‌هائی از چهار داستان کوتاه "شنل" اثر گوگول، "در کام تمساح" اثر داستایوسکی، "با زبان به کجاها که نمی‌شه رسید" اثر چخوف و "عکس " اثر زشنکو را با هم ترکیب و داستان نسبتأ منسجمی نوشته که اساسا آدابته کردن و تنظیم متن تلقی نمی‌شود، بلکه "داستان سازی" براساس داستان‌های ... دیدن ادامه ›› دیگران است. متنی که محمد زارعی برای نمایش تدارک دیده، گرچه درجاهایی ایرادهایی دارد، اما درکل به یک اجرای شکیل و تئاتری شکل داده است. موضوع نمایش از سالن یکی ازتئاترهای روسیه شروع و در سالن یکی از تئاتر های آلمان به آخر می‌رسد. این داستان ترکیبی با اعتراض پرسوناژ "سیمون " که در جایگاه تماشاگران یک تئاتر نشسته است آغاز می‌شود. او به شکل مبتکرانه‌ای به روی صحنه احضار و سپس با اتهام ساختگی و تحمیلی "جاسوسی که از قبل تحت تعقیب بوده است" دستگیر و روانه میدان اعدام می‌شود. او بعدا به مناسبت عید پاک بخشیده و آزاد می‌گردد، اما درصحنه‌های بعد برای نجات دوست خیاطش که دریکی از باغ وحش‌های روسیه هنگام تماشای تمساحی توسط این حیوان بلعیده شده و هنوز زنده است، می‌رود و نهایتا باز دستگیر و زندانی می‌شود. او بعد از اتمام دوره حبس تصمیم می‌گیرد از روسیه مهاجرت کند و نهایتا به آلمان می‌رود، اما آن جا هم همان اتفاقی برایش ُرخ می‌دهد که قبلا در سالن تئاتر روسیه روی داده بود. نمایش کلا با این نتیجه که در آلمان هم مثل روسیه، از آزادی، عدالت و انسانیت خبری نیست، پایان می‌یابد. محمد زارعی طی شکل‌دهی این داستان‌سازی، بارها و بارها نظام دیوان‌سالارانه، اقتصاد محور و بوروکراتیک روسیه تزاری و نادیده گرفتن حقوق انسانی مردم را توسط این حکومت در قالب یک نمایش کمدی به چالش می‌کشد.

نمایش "مرسولات پترزبورگ" به نویسندگی اقتباسی محمد زارعی و کارگردانی مازیار سیدی بیانی کنایی، تلویحی و حتی تمثیلی و تأویل آمیز دارد و این در اغلب دیالوگ‌ها آشکار است: "سیمون را بذار ُتو قفس، خیلی از میمون‌ها با نمک تره"، "این جا که دادگاه نیست، قرار نیست اتفاق عادلانه‌ای بیفتد" ، "کسی که پول نداره، امید نداره و کسی که امید نداره، دست به هرکاری می‌زند" ، "خارجی‌ها باید تمساحشون رو بیارن این جا و ما بیفتیم ُ تو شکمشون"، "مردم دارن منو ُتو شکم تمساح به هم نشون می‌دن و می‌گن این بایستی وزیر می‌شد"، "همین که روزنامه‌ها تیتر بزنن که یک روسی رفته ُتو شکم یک آلمانی ..." ، "هیچ کدوم از مقامات دلشون نمی‌خواد که ایوان...از شکم تمساح بیاد بیرون " و ...

این موضوع هم که "شخصی از ادارات روسیه استعفا داده و بعد خیاط شده و متعاقبأ در یکی از باغ وحش‌های روسیه سر از شکم یک تمساح درآورده و تمساح هم آلمانی است" – یک موضوع تأویل دار ، کنائی و سیاسی به شمار می‌رود و نشانگر نفوذ آلمان برحکومت تزاری و جامعه روسیه است.

در این نمایش گرچه متن و محتوا درقالب داده‌ها و داشته‌هایی قراردادی و کمیک شکل می‌گیرند، اما ُبن‌مایه‌های موضوعی و اصلی اجرا حین کمیک بودن بسیار جدی و قابل تأمل از کار درآمده‌اند، طوری که اساسأ نمایش که " کمدی درام سیاسی" محسوب می‌شود ، بر پایه این داده‌ها و داشته‌ها پیش می‌رود. نکته مهم دیگر آن است که اغلب صحنه‌های این نمایش بر اساس "وانموده سازی" شکل می‌گیرد و در جاهای معینی این "وانموده سازی" ها حالت "تمثیلی" پیدا کرده‌اند. با آن که دکوری درصحنه وجود ندارد و فقط از چند سازه "المان گونه" استفاده می‌شود، اما به علت طراحی و بهره‌گیری هنرمندانه از نور "رها" و "موضعی" که توسط صبا کسمائی انجام شده، عملأ میزانسن‌های تئاتری و حساب شده کارگردان با فرم شاکله‌مندتر و تأویل‌دارتری به جلوه درآمده‌اند و این ثابت می‌کند که گاهی در نمایش نیاز چندانی به دکور نیست و می‌توان به کمک نور و میزانسن، فقدان دکور را به شکل هنرمندانه‌ای جبران کرد.

در یکی از صحنه‌های بدون دیالوگ، بازیگران مقدار بسیار زیادی از برگه‌های کاغذ سفید را به شکلی ظاهرأ نمادین به روی تماشاگران می‌ریزند که توجیه نمایشی دقیق و سر راستی ندارد. ضمنا وقتی شهردار دوباره با "سیمون" روبه رو می‌شود، هیچ اشاره‌ای به دستگیر شدن قبلی او نمی‌کند؛ اگر اشاره می‌شد، به یکپارچگی متن و انسجام بیشتر روند پردازش موضوع کمک می‌کرد. درحال حاضر چنین به نظر می‌رسد که گوئی آنان برای اولین بار با همدیگر روبه رو می‌شوند.

موسیقی درحد الزامات محتوائی صحنه‌ها کارکرد خوبی دارد. مازیار سیدی در کارگردانی و شکل دهی میزانسن‌ها و استفاده از عناصر ضمنی و هدایت بازیگران که براساس جلوه دهی دراماتیک موضوع و نیز بهره‌گیری درست از فضای صحنه انجام شده، هنرمندانه عمل کرده است. همه بازیگران (ازجمله خود کارگردان که بازیگری هم می‌کند) بازی‌های قابل قبول و درخوری ارائه می‌دهند؛ بازی آن‌ها مکمل کارگردانی مازیار سیدی شده است. این موضوع معمولأ یکی از برجستگی‌ها و ویژگی‌های یک اجرای خوب و دراماتیک است.

نمایش "مرسولات پترزبورگ" به نویسندگی محمد زارعی و کارگردانی مازیار سیدی که هم اکنون در تالار مولوی اجرا می‌شود، از لحاظ کارگردانی، بازیگری، طراحی و کاربری نور، کارکرد موسیقی و نیز تأکید بر یک متن ابتکاری اقتباسی و ترکیبی ، اجرائی قابل تأمل و دیدنی است.

حسن پارسائی

برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید