محمد طاهری راد
شیوه کار ، با کارهای کمیک دیگر متفاوت بود . این نوع از کمدی به هر حال توی جامعه مون و کارهای که روی صحنه است، کم پیدا می شود. این شیوه ی موفق و متفاوتی برای ارتباط باتماشاگر است. میزانسن ها به نسبت نقش ها ، به نسبت فضایی که خواست ایجاد بکند خوب بود . کارگردان بهترین بهره را از این شیوه برده بود . میزانسن ها هم به نسبت آن چیدمان شده بود و ما را در لحظات شادی و تلخی همراه می کرد . نوع کمدی شاید بشود گفت شبیه گروتسک است، اما ایرانی . این خنده ای که از تماشاگران می شنویم، به نوعی گریه و غم به همراه دارد. می خندیم اما خنده دردناک است . به همین دلیل عرض کردم که این نوع کمدی کمتر کار می شود و یا اصول کار رعایت نمی شود . ریتم کار خوب بود . درست است گاهی اوقات دیالوگ ها کامل شنیده نمی شد،
ولی در عین حال ریتم تند جذابیت کار را بیشتر کرده بود . غیر از یکی دو مورد که اواسط کار یه کم ریتم افت پیدا کرد ولی بقیه کار ریتم خوبی داشت. به نظر من شخصیت اصلی کار پژمان عبدی بود و محوریت داشت هرچند محسن هم نقشش تاثیرگذار بود . بازی ها هم خوب بود و تعامل بین بازیگران عالی . فقط شخصیت کت و شلواری به نظرم وصله نچسب بود.ممکن است که جاهایی در مفهوم کار کمک کند ولی در کل به نظر بنده کمی زائد میامد یا شاید با بیشتر کار کردن روی اون شخصیت میشد که کمی چفت و بست داد. . قسمت موسیقیایی کار هم جزئی از کار شده بود و خیلی خوب بود. . در مورد متن کار هم می توانم بگویم که من مفهوم کلی ای که آقای نقدعلی قصد ارائه اش را داشتند را دریافت کردم . دیالوگ نویسی خوب بود ولی بعضی جاها باید کمی فکر می کردم که بفهمم دیالوگ چی بود . متن توانسته بود مفهوم کلی را انتقال بدهد.