امکان لو رفتن داستان......
بازهم فرهادی و همان سبک و سیاق پایان باز و دهها سوال در ذهن مخاطب به جا میگذارد، پیرمرد مرد؟ آیا تجاوز صورت گرفت؟ کارت عابر بانک چی شد؟
در این فیلم نکات و مسائل مهم اجتماعی که در بستر غالب ذهنی سنتی ایجاد میشود ، بازگو میشود .... عقده های جنسی که از دوران کودکی آغاز میشود و از همان سنین نوجوانی میتوان پیامد آن را در فیلم دید.
در این فیلم با سه فضاو سه طبقه فکری مواجه هستیم:
مدرسه : طبقه فرهنگی و در حال توسعه
تئاتر: طبقه
... دیدن ادامه ››
روشنفکران
خانه و همسایه ها : طبقه سنتی
کاملا شاهد بازخوردهای مسائل اجتماعی هستیم که همه طبقات جامعه را تحت تاثیر خودش قرار میدهد. از نکات حایز اهمیت فیلم فرهادی حفظ خط سیر داستان است، آغاز و روند داستان بسیار گیراست، به خصوص آنکه ابهاماتی در طول داستان چاشنی کار میشود.
از نکات مهم دیگر شخصیت پردازی های دقیق و حساب شده فرهادی است، او به خوبی واقف به معظلات اجتماعی است ، راهکار ارایه نمی دهد ولی به درون مایه های چگونگی ایجاد این معظلات در لفافه پاسخ میدهد و تحلیل نهایی را بر عهده مخاطب میگذارد.
به خوبی از نماد های ابتدایی فیلم در مدرسه و تئاتر در پیشبرد مفاهیم اصلی قصه سود میبرد. به زیبایی هرچه تمامتر تبعات این معظلات را در قشر کودک، نوجوان،جوان و میانسال نشان میدهد.
تماشاگر با شاهکاری سینمایی روبه روست اما تشخیص این شاهکار بستگی به شناخت کافی از جامعه شناسی، روانشناسی و هم آشنایی به مفهوم فیلم گاو علی حاتمی و مرگ فروشنده آرتور میلر بستگی دارد تا لایه های پنهان داستان را بشناسد.
ما با مرگ تدریجی انسانیت و اخلاق رو به رو هستیم ، ما با اعمال زشت از سر اجبار روبه رو هستیم. ما با جامعه ای سنتی مواجه هستیم که لازمه برون رفت از آن ساختار شکنی است. تا انجا که عماد به نوعی نماد قشر روشنفکر و فرهنگی جامعه تلقی میشود چنان در سیل عظیمی از امواج تأسی گرفته از افکارات و گفتارهای اقشار سنتی همسایگان (غالب جامعه) گرفتار می آید که از شکایت و ارجاع معضل به مراکز قانونی امتناع کرده و خود در صدد برقراری عدالت بر می آید ، اما عدالتی که برپایه بی عدالتی و نابرابری استوار است. کارگردان چنان ماهرانه جای ظالم و مظلوم را عوض میکند که در برخی سکانس ها مخاطب با پیرمرد(ظالم اولیه) همزاد پنداری میکنه.
ترانه به خوبی از عهده نقش یک زن منفعل اجتماعی برمی آید ، بهترین دیالوگ در فیلم مربوط به صحنه بازخواست کردن شهاب از پیرمرد داستان است که قربانی (ترانه) خواستار عفو دارد، میگوید بگذار بره عماد، ولش کن، اما عماد میگوید: تو دخالت نکن. و این اصغر فرهادی به زیبایی نقش منفعل زنان را در جامعه نشان میدهد، قربانی می بخشد اما شوهر قربانی نظرش ارجح تر است.لایه های تفکر سنتی بر مرد روشنفکر غالب میشود.
آدمهای قصه دیگر آن ادمهای سابق نیستند چقدر به نقش شان در مرگ فروشنده شباهت دارند و عماد که به مرور از انسانیت فاصله گرفته و "گاو" بودن را تجربه میکند.
در کل فیلمی بسیار ارزشمند از استاد فرهادی را شاهد بودیم با بازی درخشان شهاب حسینی و ترانه علیدوستی. جوایز به کام شان.