در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | آرمین فرامرز درباره نمایش عاقبت عشاق سینه چاک: به ضرس قاطع میتونم بگم یکی از بهترین کارهایی بود که تو چند وقت اخیر د
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:29:28
به ضرس قاطع میتونم بگم یکی از بهترین کارهایی بود که تو چند وقت اخیر دیدم. با اینکه همه مانوورها روی یه سری از کارهاست، لذت میبرم که همچین کاهای بی ادعایی روی صحنه میان و حرفشونم رو با سختی فراوان میزنند.
نقدهایی که میتونم داشتم اول از بارنی کشمن شروع میکنم که بسیار خوب و تدریجی از یک فرد نجیب تبدیل به یک شخص نسبتا نانجیب و در پایان کار با تلفن زدن به همسرش دوباره تبدیل به شخصی نجیب میشه اما این اکت خوب به نظرم زمانی هست که از اسم بهنام تشکر فاکتور بگیریم. بسیار بسیار ایشون زیبا بازی کردن ولی بسیار زیاد من رو یاد ساختمان پزشکان انداخت.
الن ناوازیو که یکی از بهترین بازیهایی بود که از بیتا معیریان دیدم و به نظرم حرف نمایش عاقبت عشاق سینه چاک 90% در همون پرده اول زده میشه و هم این میتونه جزء معدود ضعفهای کارگردان باشه و هم بازی شگفت انگیز خانم معیریان. تغییر 180 درجه اکت از خنده به گریه و بالعکس مخاطب رو متوجه آن بیشینه ای که 100 دقیقه انتظارش رو میکشه میکنه. قطعا اول نمایش اگه به اندازه نباشه بیننده حتی امکان داره به انزجار برسه و بنده به ایشون و کارگردان اثر برای اتنخاب این خانم تبریک میگم.
بوبی میشل که جایگزین الن میشه تا قسمت انتهایی نقشش به نظرم داشت بسیار خوب پیش میرفت ولی در انتهای پرده دوم که شروع به گریه کردن میکنه من اشکها رو باور نمیکردم و در پایان پرده دوم احساس کردم سوگل خلیق از اینکه خنده میگیره لذت میبره و این رو هدف خودش قرار داده شاید واقعا هدفشون این نبوده ولی این حسیه که من داشتم در صورتی که این نمایش به عنوان بازیگر کاملا باید سعی کنی خنده نگیری چون متن خودش پتانسیل کُمیک رو داره ولی تسلط خانم خلیق بر دیالوگها ... دیدن ادامه ›› نقطه بسیار روشن بازیشون بود.
جنت فیشر که پرده آخر نمایش هستش، بسیار شخص افسرده رو خوب نشون میده ولی به شدت از یه جایی به بعد به شدت احساس میکردم سهیلا گلستانی دنبال سانتیمانتالیسم هستش و گریه ها کمی اعصاب خورد کن میشد؛ البته میشه حدس زد که کارگردان شاید چنین چیزی از ایشون خواسته ولی به نظر من در عاقبت عشاق سینه چاک که همه عالی بودن ایشون کمی معمولی تر از بقیه بودن.
راجع به طراحی صحنه هم به نظرم از سطح نمایش پایین تر بود . در جایی از دیالوگها گفته میشه که بارنی مامان مدرنی داره و خیلی از لوازم داخل خونه نشون دهنده خونه مدرن رو داشت ولی پارادوکسهای شدیدی مثل گرامافون، تلفن قدیم، رادیوی قدیمی و ... بود که همگی کلاسیک بودن و البه این خونه بیشتر به خونه پیرمردی کلاسیک-مدرن شبیه بود تا پیرزنی مدرن.
پخش موسیقی و افکتهای صوتی به شدت ضعیف بود و واقعا نمایش رو تحت تاثیر خودش قرار میداد. فید اوت و فید این به درستی رعایت نمیشد، در جایی که افکت باران بود در پرده آخر یک دفعه صدا قطع شد و بعد از 30،40 ثانیه بدون فید این دوباره صدای باران اومد. کاش شخصی که مسئولیت این کار رو داره بر این باور برسه که کارش به نوعی میتونه از تک تک بازیگرها سخت تر باشه.
من پکیج کلی کار رو از 20 من 16 میتونم بدم. و یک خسته نباشید به بهرام تشکر بگم که دور از تبلیغات کاذب خیلی از نمایشها بی توجه به حاشیه با هزار سختی که همه تئاتریها در جریانن این نمایش زیبا رو روی صحنه برد. و در پایان از بعضی از بیندگان شگفت زده میشدم که صحنه های بسیار درام نمایش رو قه قهه میزدن...
پ.ن.: اسم کاراکترها رو از روی بروشور نوشتم حفظ نبودم. )
به هر حال نظرتون محترمه . بنده با دلیل عرض کردم ولی نظرم رو دادم
۲۷ آذر ۱۳۹۶
شما بسیار علاقه داری وارد بحث بشی و من متاسفانه وارد بحث نمیشم . شما میگی خوب بود من میگم خوب نبود
:)
۲۸ آذر ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید