در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | رویا پاک سرشت درباره نمایش سنگفرشهای خاکستری خاکستری: اگر به عقب برگردی باز هم همین راه را می روی ؟ باز هم رهایش می کنی ؟ شک
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:39:46
اگر به عقب برگردی باز هم همین راه را می روی ؟ باز هم رهایش می کنی ؟ شک می کنی ؟
(دوستان دقت بفرمایید این نظر شخصی من است . توصیه نامه نیست ... دیدن ادامه ›› . نظر شخصی می دهم و لاغیر )

سنگفرشهای خاکستری به شذت به اکت و حرکات بدن بازیگرانش متکی بود . حرکاتی که به اعتقاد من کم نقص بودند . 70 درصد بار اجرا بر دوش حرکات بدن بازیگران و 30 درصد بر دوش دیالوگ ها بود . دیالوگ هایی که گرچه پرتعداد نبودند ، اما خط مشی روایت را پیش می بردند . اما انتظارم از موسیقی فراتر بود . شاید هماهنگی دقیق تر ضرباهنگ موسیقی با اجرای بازیگران می توانست حتی ذهن مخاطب را سریع تر گره گشایی کند .
از حرکات بدن بازیگران که بگذریم می رسیم به دیالوگ ها . گفتگوی دو مرد که یک رابطه را موشکافی می کردند ، رابطه با یک زن در کافه ،خانه ، معاشقه و ... مخاطب ابتدا نمی دانست این زن کیست ، سعی می کرد از خلال صحبت های دو مرد به ماهیت زن پی ببرد . مردانی که در یک روز پر حادثه (در جریان ریزش بهمن و کولاک و زمین لرزه و ... ) به هم رسیده اند و قصد دارند هر یک زودتر از دیگری از نیمه راه باقی مانده از کولاک بگذرند .
کم کم با ادامه روند ماجرا می فهمیم هر دو مرد بخشی از وجود یک شخصیت هستند ، مردی که قضاوت می کند و می پرسد (چرا شک کردی ؟ چرا رهایش کردی ؟ و ...) و مردی که متهم می کند و سیاه می بیند رابطه اش را . در بخش هایی از ماجرا در خاطرات مشترک دو مرد حل می شویم و شک می کنیم که اساسا صحبت بر سر یک زن است یا دو زن .
جایی در خلال گفتگوی دو مرد صحبت از bipolar بودن یکی از مردها می شود و توصیه های پزشکش برای تنها بودن ، در جنگل بودن و انزوا . موضوعی که مرد دیگر تایید می کند و می گوید او نیز دوست دارد تنها باشد و جنگلبان . در صحنه بعدی با اکت بازیگران رو به رو می شویم که یکی بودن سرنوشتشان و ترکیب حرکاتشان را به رخ می کشند .
هر دو مرد اسیر یک کولاک و بهمن و یک سرنوشت محتوم هستند و هر دو مرد از زنی سخن می گویند که روزی شیفته شان کرده ، اما یکی وجدان گرا تر است و یکی بی مهر تر .
بخش هایی از اجرا که مبتنی بر حرکت بود را دوست داشتم ، دیالوگ ها هم با کیفیت بودند ، اما شاید ابهام و رمز آلود بودن ماجرا و فقدان یک داستان منسجم و طولانی برای برخی مخاطبان جذاب نباشد . کل ماجرا بر سر این بود :اگر زمان به عقب باز می گشت چه می کردی ؟ موضوعی که کم اهمیت نیست ، اما زمان می برد تا ذهن را درگیر کند .
در این بین با هر سخن و رفتار بازیگران موجی از پرسش های بی پاسخ در ذهن مخاطب نقش می بست . پرسش هایی که شاید برخی مخاطبان را مجذوب و برخی را دلزده کند . درواقع به اعتقاد من سنگفرش های خاکستری جزو نمایش هایی است که همانقدر که یک گروه را راضی می کند گروهی دیگر را عاصی می کند .
من البته جزو راضی های ماجرا بودم .
سلام.
تئاتر پیشنهادی تو این روزای سرد زمستونی تهران چیه؟؟
هر مکانی تو تهران. امشب.
۱۲ بهمن ۱۳۹۶
سلام آقای جابری
انتخاب تئاتر خیلی خیلی مبتنی بر سلیقه شخصی ست بنابراین با توجه به این که من شناختی از روحیات و سلیقه شما ندارم نمی تونم توصیه ای براتون داشته باشم . ولو این که من حتی به نزدیک ترین دوستانم هم خیلی سخت پیش میاد کار مشخصی رو توصیه کنم .
اما بابت این که قصد دارید شب سرد زمستونیتون رو با دیدن یک تئاتر و درواقع یک کار فرهنگی گرم کنید ، بهتون تبریک می گم و امیدوارم با یک گشت کوتاه در تیوال گزینه مناسبی رو پیدا کنید . شاید خواندن خلاصه های اجرا یا نقد افراد کمکی باشه برای انتخاب هر چه بهتر شما . چرا که در نهایت تصمیم با خود شماست . شاد باشید
۱۲ بهمن ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید