در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | متین فرد درباره نمایش تروما: و اما نمایش "تروما"... در مورد انتخاب این نمایش از میان این
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:11:32
و اما نمایش "تروما"...
در مورد انتخاب این نمایش از میان این همه آثار موجود حاضر، بیش از نام بازیگران، نام "افسانه ماهیان" به عنوان کارگردان این اثر برای من مطرح بود. پیش از این، مشاهده ی نمایش "هم هوایی" از ایشان و ارتباطی که با من مخاطب برقرار کرده بود کافی بود تا تماشای این اثر را برای یک غروب جمعه ی پاییز برگزینم...
تروما از نظر عرف تئاترهای امروزی شاید اثر قابل توجهی نباشد، مشابه هم هوایی سه شخصیت به طور موازی روایتی از احوالاتشان دارند، اگر در هم هوایی سه داستان در جریان است، در تروما سه شخصیت فقط جمله گو هستند، دیالوگ خاصی بین آنها برقرار نمی شود، و داستان ویژه ای قرار نیست اتفاق بیفتد!
" میگویند نقطه طلایی یا نسبت طلایی در بسیاری از ساختار هستی وجود دارد ، از مارپیچ های دی ان ای ، تا مارپیچ گوش ، تا حلزون و پرهای طاووس ، مارپیچ آفتابگردان و مارپیچ کهکشان ها و تمام زیبایی های طبیعت... اما به گمانم زیباترین مارپیچ در عالم هستی ، مغز انسان است..." اما وای از زمانی که این مارپیچ های زیبا لنگ بزنند!!!
"تروما" اما فراتر از یک تئاتر است، این را نه به جهت ارزش هنری اثر که از باب تلنگری که برای مخاطب دارد ... دیدن ادامه ›› می گویم!
در نمایش جملاتی پی در پی که با "من دلم میخواد..." شروع شده است تکرار می شود، که همه ی این سه نقطه ها، عادی و روزمره ی ما هستند: من دلم میخواد داد بزنم، من دلم میخواد کفش پاشنه ده سانتی بپوشم، من دلم قایق موتوری میخواد، من دلم میخواد تو اتوبانا لایی بکشم، من دلم میخواد آسمون رو ببینم، من دلم میخواد یه پاکت تخمه بشکنم.. و.. و... اما واقعا فکر کردیم که آدم هایی هستند که این "من دلم میخواد" ها هرگز برایشان میسر نمی شود... آدم هایی که مادرزادی یا در اثر یک اتفاق یکی از توانایی هایشان را از دست داده اند...
چشم هایتان را ببندید و یک لحظه فکر کنید چشم هایتان نمی بیند، یا گوش هایتان نمی شنود، یا با پاهایتان نمی توانید راه بروید... یا... اینجاست که مادرتان راصدا می کنید و یک سوال بی پاسخ که "چرا من رو به این دنیا آوردی؟"
"تروما" حکایت دردناکی است که با بازی های بسیار خوب بازیگرانش به خوبی بر دل می نشیند ومخاطب را حداقل برای چند ساعتی به فکر فرو می برد! فکر داشته هایمان، فکر قدرنشناسی هایمان، فکر آنان که نادیده انگاشته شدند، و فکر سوال بی پاسخی که چرا به این دنیا آمده اند...؟ بازیگران این اثر سوار بر دوچرخه هایشان فقط رکاب می زنند، دوچرخه ها حرکت نمی کنند، اما گردش چرخ ها ادامه دارد، و جایی آن چنان سرعت می گیرد که دورانش را در مغزت احساس می کنی!
اگر به دنبال یک اثر داستانی هستید "تروما"گزینه ی مناسبی برای تماشا نیست، اما اگر فارغ از نمایش های همیشه، فکر می کنید لازم است یکی داشته هایتان را به یادتان بیاورد، و به شما بفهماند که همینکه می بینید و می شنوید و دست و پا دارید و.. جقدر خوشبختید، دیدن "تروما" را از دست ندهید!
ممنونم از متن زیبا و مفیدتون
۱۹ آبان ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید