کششش دار ... حداقل ۴۵ دقیقه اخر اجرا بیش از حد کسل کننده بود ، من متن اصلی رو نخوندم اما شاید لازم بود گرهی ایجاد کنند که انتهای ماجرا این همه لو رفته نباشه ... در مجموع با هیچ کدام از کارهای اقای پیروزفر یا خانوم پناهی ها و.. قابل مقایسه نبود
نقدها رو که می خونم هم اونهایی که نمایشنامه را خوندن هم اونهایی که نخوندن میگن کشدار و طولانی بود.توصیهام به کسانی که نمایشنامه رو نخوندن اینه که برن بخونن.اگه متنو خونده باشید میفهمید جناب پیروزفر خیلی نمایشنامه را کوتاه کردن.البته به اصل ماجرا هیچ خدشهای وارد نشده.این نمایشنامه حداقل ۴ساعت در اجرا طول میکشه.ربطی به کارگردان نداره.کوتاهتر از این به داستان لطمه میخوره.مورد دیگری هم که ایراد محسوب میشه از بعضی تماشاچیان اینه که چرا اول کار موضوع لو میره؟جواب اینه:نمایشنامه را بخوانید و ببینید جناب دورنمات داستانشون را اینجوری دوست داشتند بنویسند و باز هم کارگردان نمیتونه دخل و تصرفی در این مورد بکنه چون در غیر اینصورت باید نمایشنامه جدیدی نوشته بشه و عنوان بشه اقتباس از نمایشنامه ملاقات نوشته دورنمات.درحالی که کارگردان کاملا به متن وفاداره در اینکار و به کوتاه کردن دیالوگهای طولانی بعضی کاراکترها بسنده کرده.
درود آقای علی
حرف شما درسته.بحث من ریتم نمایش نبود.وقتی متن را خواندم آماده بودم برای دیدن اجرایی ۴ساعته. بحث من اینه نمایشی با آنهمه دیالوگهای طولانی بدون از بین رفتن خط و ربط اصلی داستان بخوبی در دوساعت گنجانده شده،جواب من به شما در مورد ریتم اجرا با توجه به سبک و سیاق کارگردان فرازو فرودهای منطقی داشت.نمایشنامه مفهوم بسیار عمیقی داره که بیشتر از طریق دیالوگ منتقل میشه که درکنار خلاقیتها و طنزتلخی که کارگردان بکار برده بود بشخصه متوجه گذر زمان نشدم.