در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | علی مسگرانی درباره نمایش در: بعد از نمایش مستقیم رفتم یه همبرگر خوردم. روی سخنم بیشتر با دست اندرک
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:16:01
بعد از نمایش مستقیم رفتم یه همبرگر خوردم.
روی سخنم بیشتر با دست اندرکاران این کار هست. جدا از این تاثیر شخصی خوشمزه ای که نمایش روی من داشت به عنوان یک تماشاگر آماتور میتونم بگم ابتدای نمایش که هنوز داستان شروع نشده بود و تمرکز تماشاگرها روی بازی ها بود کمی ناپخته بودن بازیگران توی چشم میزد و بازیگران هم راحت بازی نمیکردن و اعتماد به نفس کافی رو نداشتن و سرشون پایین بود. انرژی دو تا بازیگر خانوم از ابتدا خیلی کم بود. با وارد شدن بازیگر مرد کمی بهتر شد اما چون قصه هنوز جون نگرفته بود اوایل خسته کننده شده بود. این حالت تا اون صحنه ای که فکر میکردیم قتلی اتفاق افتاده ادامه داشت. از اونجا به بعد کم کم تماشاگر درگیر قصه میشد و نگاه ها کمتر روی بازیها متمرکز شد و بازیگران هم راحت تر بودن .
با احترام به نویسنده اثر به نظر من این دوستان جوان و با استعدادمون که هنوز راه طولانی در پیش دارن میتونن از نمایشنامه های معروف و حاضر و آماده هم بهره ببرن و یا الهام بگیرن ( مثل ایده درست کردن همبر گر از ... که فکر میکنم از فیلم سوینی تاد گرفته شده بود و جای درستی توی نمایشنامه اومده بود ).
نکته دیگه اینکه در اغلب تئاتر های ایرانی حتی تئاتر های غمناک و درام نویسنده در جایجای قصه موقعیت های طنز و خنده دار رو گنجونده. اینجوری تماشاگر راضی تره. حتی تماشاگری که اومده کارجدی و غمناک ببینیه بدش نمیاد چند جایی از ته دل بخنده .
غافلگیری آخر کار هم خوب بود. البته انرژی خانم بازیگر دوم کم بود .اصلا میتونست از ابتدا یک شخصیت سرخوش داشته باشه و دلیلی نداشت مثل بازیگر خانم اول افسرده و کم حرف باشه. امیدوارم دوستان جوون و آینده دارمون روز به روز پیشرفت کنن و در کارهای آتی موفق تر باشن و از حرفهای من ناراحت نشده باشن.