در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مهدی خلیل زاده درباره نمایش دیدار کاملا اتفاقی: کاری که قطعا ارزش تماشا دارد نگارش این چند سطر را وظیفه‌‌ی همکاری‌
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:57:00
کاری که قطعا ارزش تماشا دارد

نگارش این چند سطر را وظیفه‌‌ی همکاری‌ و همراهی‌ام با بانو سرلک در دانشگاه‌های تئاتر می‌دانم.

با ادای احترام به لحظات ناب دراماتیک اثر؛ آرزویی بر دل من ماند: کاش این ماهیت در تمام اثر ادامه می‌یافت. چرا نیافت؟
○ در گام اول، متن. نبودن یک داستان محوری را نمی‌توان با هیچ چیز جبران کرد. در یک نگاه کلی از خودم می‌پرسم: شخصیت محوری که بود؟ پاسخ ندارم. چرا که داستان محوری دریافتنی نبود. کار اصرار دارد که گویا خاطراتی زنانه را روایت می‌کند که با هم مربوط است ولی جدا از زن بودن شخصیت‌ها؛ ارتباطی موضوعی و روایی میان این خاطرات نیست و حتی بر قواعد ضدپیرنگ نیز پیش نمی‌رود.
○ در گام دوم: قرارداد صحنه‌ای. لحظه‌ی آغازین، کار را بر اساس پرفورمنس و قواعد آن تعریف می‌کند. و ناگهان در دام دیالوگ اسیر می‌شویم. دیالوگ‌هایی ... دیدن ادامه ›› که قرار است برای پیشبرد داستان، جایگزین فرم و حرکت شوند. دیالوگ‌هایی که رفته رفته شعاری شده و از کارکرد و مفهوم دراماتیک دیالوگ باز می‌مانند. بر این باید افزود که از میانه‌ی کار، حتی تصویرسازی نیز کمرنگ شده و برخی شخصیت‌ها (مخصوصا معلم) گوشه‌ای ایستاده و فقط دیالوگ‌های متن را بازگو می‌کنند.
در گام سوم: تهی ماندن صحنه از عناصر خیال. با ادای احترام به موسیقی و تلاش آن برای فضاسازی؛ باید گفت که اثر به تصاویری خارج از بازی‌های بدنی و فرم‌های ساخته شده با تعویض لباس نیاز داشت. حداقل آنجا که بشرا (یکی از شخصیت‌ها) با انگشت به تصویری که گویا در حال پخش است اشاره می‌کتد و چیزی جز سیاهی دیوار سالن پیدا نیست. اثر به تصویرسازی خیال مخاطب بیش از داده‌های خیال‌انگیز خود اتکا دارد و بر همین اساس، در ارتباط و خلق لذت خیال‌بازی با مخاطب ناموفق می‌ماند. و اگر از هنری مانند تئاتر که بر پایه‌ی خیال و قراردادهای خیالی پیش می‌رود، خیال را بکاهیم، چه می‌ماند؟

اما، عیب می جمله چو گفتی، هنرش نیز بگو! (حافط)

دیدار کاملا اتفاقی این نوید را دارد که تئاتر همچنان برای خیلی‌ها جدی است. آنقدر که شبانه روز برای آن تلاش می‌کنند. کارگردان و نویسنده این اثر، عمرش را پای این هنر گذاشته و امروز نیز ثابت کرد که با بازیگرانی بی‌نام و آوازه هم می‌توان جریان‌سازی کرد. بله، جریان‌سازی. که اگر چنین نبود، لااقل بنده این سطرها را نمی‌نوشتم.

با ادای احترام به تلاش بازیگرها و مخصوصا حضور و بازی درخشان بازیگر نقش (انیس) و در مقام بعد بازیگر نقش (بشرا)؛ به شدت به دانشجویان عزیزم توصیه می‌کنم تماشاگر این کار باشیم.