خب... بعد از مدتهای مدید دوباره از دیدنِ نتیجهی همکاریِ افشینِ هاشمی و محمدِ رحمانیان دارم لذت میبرم...
ترکیبی از قصه، تئاتر، خواب و رویا... و مقداری تاریخ، که چون من توی این بخش ضعیفم، نمیدونم تا چه حد اتفاقها برگرفته از واقعیت هستن و تا چه حد خیال...
شیوهی روایت و به کار گرفتنِ بازیگرها (😌) طوریه که نمیشه با یکی دو قسمت نظرِ دقیقی داد... ولی به هر حال تا اینجا که برای من لذتبخش بوده... ببینیم چطور پیش خواهد رفت.
* از سیامک انصاری توقعی بیشتر از اونچه در این چند سال دیدین نداشته باشین. همونه که هست 😁 اما به نظرم همونی که هست خیلی خوب چفت شده توی این کار.
** بازیگرا زیادن؛ معروف و کمتر معروف، و اکثراً تئاتری... خیلی از اسمها توی لیستی که اینجا نوشته شده نیست و عجیبه که مثلاً اسمِ میلادِ رحیمی (قابلِ توجهِ علاقمندانش😎) هم نوشته نشده... شاید چون تازه داره نقشش
... دیدن ادامه ››
شروع میشه. 🤷🏻
"🔸...منم حوصلهام تنگ شده...
🔹همه حوصلهشون سر میره، مالِ تو تنگ شده؟
🔸پس اون چیه که تنگ میشه؟؟
🔹خُلقه جانِ دل، خُلقه که تنگ میشه... دُمبکی، بیا اینجا انقدر بزن تا خُلقِ این دختر جا بیاد...
🎶 دختر کوچولو، شیرین و قندی... دنیا دو روزه، چرا نمیخندی؟ "