در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محمدحسین ناصری: راجر دیکنز و «ارتش سایه‌ها» «...راوی چارچوب مخصوص به خود را وضع میک
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:02:34
راجر دیکنز و «ارتش سایه‌ها»

«...راوی چارچوب مخصوص به خود را وضع میکند: زندان خود (کمپ)، افسر انتقال زندانیِ خود، زندانی خود؛ آدم هایی که –هیچکدام، هیچ کجا- حرّاف نیستند. حتی هنگام بازیِ دومینو در سکوت بازی میکنند. راوی وقایع را خلاصه نمیکند. انتقال ژِربیر از دفتر رئیس به کمپ را مفصل و نه با یک بُرش، بی عجله و در آرامش نمایش میدهد چرا که در نمایش واقعه نه ماجرا، که لمس ایستاییِ در بطن آن را مد نظر دارد. و از این ایستایی آسایش می آفریند. چارچوب که تثبیت شد میتوان به تخطی از آن هویت داد. مانند قطع تصویر هنگام مرگ معلم کاتولیک، یا تدوین پُر از بُرشِ لحظه‌ی بیرون کشیدن فیلیپ از کمپ و جمله اش به پیرمرد. اینجا تخطیِ از چارچوب زهر مرگ دارد؛ و نه به طور مثال شهد شوق...
...میانه‌ی ارتش سایه ها پُر از خرده ماجراهایی ست که میتوان به واسطه آن ها شخصیت اصلی را «ندید». راوی با توسل به این خرده ماجراها فیلیپ را آرام آرام تا حد زیادی، تبدیل به «یکی» از شخصیت های اصلی میکند. اما نه کاملا. انگار که او را برای ما غریبه کند. آن غریبگی که با قطع ارتباط دو نفر، در رابطه شان وارد میشود. و راوی این تاثیر را با ندیدن فیلیپ و وارد کردن نظرگاه دیگر شخصیت ها در اثر بدست می آورد که در میانشان وزن قابل توجهی به شخصیت خلبان (جان فرانسوا - جان پیِر کَسِل) میدهد...» مطلب کامل در نشانیِ زیر:

https://www.cinemafromcinema.com/?p=289