در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
همراهان گرامی، با توجه به راهپیمایی مناسبتی امام رضایی‌ها در تاریخ جمعه ۱۹ اردیبهشت در محدوده مرکز شهر، لطفا حتما در زمانبندی حضور خود در سالنها، تمهیدات لازم را در نظر بگیرید.
تیوال | محمود خواجه پور: یک مصیبت و هزار مصیبت جواد می گوید: گور باباش، ولش کن....چیزی که فت
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:19:56
یک مصیبت و هزار مصیبت

جواد می گوید: گور باباش، ولش کن....چیزی که فت و فراوونه دختره پسر،اونم واسه تو که...
سرم درد می کند.لیوان آبی سر می کشم و چشم غره می روم به جواد که حالا نشسته است روبه رویم و برایم مثنوی صد من یک غاز بلغور می کند.
می گویم: حالا که رسید به ما شد اخ؟!
جواد می گوید:ای بابا، زن نداشتن یک مصیبته و زن داشتن هزار مصیبت. به قول معروف، وقتی زن نداری، فقط زن نداری.اما وقتی زن داری، فقط زن داری!! و قهقهه ای ول می کند که در هارمونی با انحنای ظریف شکم برآمده اش، به نوسان می افتد.
می گوید: سلام.و موج لطیف صدایش پخش می ... دیدن ادامه ›› شود توی اتاق.
قند توی دلم آب می شود.پس هنوز امیدی است.دستپاچه می شوم. رویم را از مانیتور بر می گردانم و هنوز نیم خیز نشده ام که متوجه می شوم نگاهش به سمت جواد است.جواد بلند می شود.ژست روشنفکرانه اش را بر می دارد و "سلام ،احوال شما" گویان به همراه او از اتاق خارج می شود. بوی عطرش، بینی ام را می سوزاند.تنم داغ می شود،دستم بی جهت شروع می کند به لرزیدن و نمی دانم چرا هر لحظه احساس می کنم می خواهم عُق بزنم...

از: خودنوشته - یادداشتهای قدیم