اجرای آخر رو رفتم و واقعا لذت بردم. ایدهی کلی که نمیگم تا اسپویل نشه خیلی جالب بود و قشنگ داستان غیرخطی رو توی مشتش گرفتهبود! خیلی خوشم اومد از این حرکت… خیلی جالب بود که من فکر میکردم بعضی احساسات یا تجربههارو فقط خودم داشتم و خب پیدا کردن این اشتراکات برام جالب بود.
خلاصهای که برای نمایش اینجا نوشتن هم فوقالعاده زیبا بود! فکر میکنم همهی ما یوقتایی نرفتیم ولی تمرین رفتن کردیم!
و درنهایت خانوم فائزه یوسفی رو از همینجا باز بغل میکنم! اینهمه استعداد! رسوندن اینهمه احساس متفاوت در لحظه و واقعی بودنشون خیلی خیلی ارزشمند بود.
فقط دوتا چیز بگم؟ نقده ولی از ارزش اجرا چیزی کم نمیکنه… یکی اینکه آقای بازیگر مقداری شاید خسته بودن یا من نتونستم احساساتی رو که باید ازشون دریافت کنم شایدم من پسر نیستم و درک من متفاوته… و دوم اینکه برخی از جملات پایانی مقداری کلیشهای بود و خب مقداری از خاص بودن نمایش کم کرد…