دلم نیومد این رو ناگفته بذارم:
بازیگران — دانیال خیرخواه، آرش اشاداد و دیگر عزیزان — در اجرایی حیرتانگیز، مرز میان واقعیت و نمایش رو درهم شکستند. هر لحظه، اون حرکتها، خطرهایی که از دور میدیدم و قلبم رو به تپش میانداخت، منو غرق در شگفتی میکرد. با دقت بیشتر، تازه میفهمیدم که چهقدر مسلطاند؛ چنان آسان و روان، که انگار حتی از سادهترین کارها براشون سادهتر بود. اجراشون نهتنها مجذوبم کرد، که سطح انتظارم از تئاتر و بازیگری رو یک پله بالاتر برد.
طراحی صحنه و حرکات، چشمنواز و دقیق بود؛ هر جزئی در هماهنگی کامل با اجرا، بهزیبایی کنار هم نشسته بود. کارگردانی علی شمس درخشان بود؛ متنی نمادین و سنگین رو با شوخیهای به سبک خاص خودش آمیخته بود و با دقت، حرکات رو در امتداد معنا هدایت کرده بود. ترکیب متن، اجرا و میزانسن، تجربهای یکدست و فکرشده رو رقم زده بود.
نظر شخصی من درباره این نمایش:
بازی، اجرا و هماهنگی بدنی: ۱۰
متن و نویسندگی: ۹
کارگردانی: ۱۰
طراحی دکور و صحنه: ۱۰
طراحی گریم و لباس: ۹
طراحی نور و صدا: ۹
موسیقی: ۱۰
امتیاز نمایش : 10 از 10