در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | شادان درباره نمایش تن تن و راز قصر مونداس: به نظرم عجیب میاد که همه انتظار یه چیز جدید و عجیب غریب رو داشتن!! جای
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:09:04
به نظرم عجیب میاد که همه انتظار یه چیز جدید و عجیب غریب رو داشتن!! جایی گفته نشده بود که داستان بازخوانی شده یا چیزی تو این مایه ها!! می شه فهمید که فقط یه نمایشه که آدما جای شخصیتای کارتونی رو گرفتن!! به نظرم انتظار زیادیه که از نمایش تن تن چیز جدید یا متاثر کننده ای بخوایم!
من هنوز ندیدم نمایشو ولی فکر می کنم همین که طراحی لباسا و بازی بازیگران خوب باشه، واسه همچین نمایشی کافیه!
سلام. راستش یه سوالی برام پیش اومده، چرا به نظرتون عجیب اومده که تماشاگرها انتظار یک چیز جدید رو داشتند؟ یا اینکه مثلن چرا فکر می کنید که انتظار زیادیه که از نمایش تن تن چیز جدید یا متأثر کننده ای بخواهیم؟ واقعیتش من این طور فکر می کنم که اتفاقن ما "باید" انتظار چیز جدید و متأثر کننده ای داشته باشیم. حدس می زنم خیلی از ما تو بچگی هامون کتاب تن تن به دست می رفتیم تو تخت خواب و با تن تن و میلو و کاپتان هادوک و پروفسور تورنسل و اون دو تا پلیس دو قلو و خانوم کاستافیورا و ....غرق رویا میشدیم و از این باکس به اون باکس می پردیم و دیالوگ ها رو نخونده فقط به عشق اینکه بفهمیم آخرش چی میشه ازش رد میشدیم، یا با دستمون جلوی موهامون رو هی خیس می کردیم و میدادیم بالا و اصلن یادمون می رفت که بابا جون این تن تن مدل موهاش رو نقاش براش اینقدر شق و رق کشیده و عمرن مال ما اون جوری نمیشه، تو ذهن ما داستان های تن تن خیلی جاندار و شفاف ساخته میشد، چند وقت بعدش که انیمیشن های تن تن هم از تلوزیون خودمون پخش شد، سال پیش هم که استاد اسپیلبرگ زحمت ساخت سه بعدیش رو کشیدن. خلاصه اینکه همون فرم ثابت و البته دوست داشتنی تن تن همیشه با ما بوده و هست. چه اشکالی داره که این بار روی صحنه ی نمایش، نویسنده و کارگردان عنصر آفرینندگی هم به کارشون اضافه کنند و دست به خلق یه فضای جدید بزنند، مگه هنر اساسن آفرینش نیست؟ به ویژه تئاتر، صحنه ای که شما میتونید دست به خلق بزنید و ... دیدن ادامه ›› شاهد پرورش افکارتون در برابر چشم بیننده ها باشید و لذت ببرید که چه طور نسبت به موجود دست پرورده ی شما واکنش نشون میدهند. (حالا البته بماند که آقای چرمشیر استاد ایجاد این تغییر و تحولات نسبت به متن اصلی هستند و ندیده میشه حدس زد که به نسبت داستان اصلی فرق های قابل توجهی داره این تن تن). خلاصه این همه پرحرفی کردم که بگم، به نظر من انتظار زیادی نیست که اتفاقن تماشاچی بیاد و با داستان متحول شده ای مواجه بشه، که علاوه بر غافلگیری و .... ته ته ذهنش یه خورده هم درگیر بشه که عجب... راستی تن تن هم یه آدم جوون بودها..شاید اون هم یه روز و روزگاری دلش لرزیده، شاید اون هم یه وقتایی مجبور شده برای اینکه وجهه ی خودش رو حفظ کرده باشه یه زد و بندهایی انجام داده باشه و.... اونم یکی بود مثه همه ی ما، قهرمان کودکی ما که حالا تو بزرگی مثلن داریم ابعاد تازه ای ازش رو رصد می کنیم:)
۱۴ بهمن ۱۳۹۱
@شادان: بله، الان بهتر متوجه منظورتون شدم. البته منم دقیقن نمی خواستم از کلمه ی "بازنویسی" استفاده کنم. بیشتر منظورم این بود که میشه با اضافه کردن یکسری جزئیات خلاقانه، بُعد تأثیر گذاری نمایش رو بیشتر کرد. طروات داد به کار. شاید مقایسه ی خیلی جالبی نباشه اما همین نمایش برهان، با اینکه نمایشنامه ی معروف و شناخته شده ای هستش، اما محمد یعقوبی با ریزه کاری هایی که به شخصیت ها اضافه کرده(به طور ویژه پروفسور و کتایون) تونسته ارتباط خیلی قوی با مخاطبش برقرار کنه، امیدوارم الان تونسته باشم منظورم بهتر برسونم
۱۶ بهمن ۱۳۹۱
بله. آقای سرابی حق با شماست. حتما می شد این نمایشو خلاقانه تر هم اجرا کرد و شاید اونجوری یه نمایش ماندگار می شد تو ذهن همه. اگه همه این حرفا به شکل یه نقد نوشته می شد خیلی هم قابل درک بود. ولی اینکه بعضی از دوستان عصبانی اند و انگار کسی سرشون کلاه گذاشته واسه م عجیب بود. و اینکه می گن باید گفته میشد که نمایش کودک و نوجوانه، خیلی عجیب تره! اصولا نمایش تن تن و داستانش، داستان کودک و نوجوانه مگر اینکه خلافش توی توضیحات نمایش گفته شده باشه!!!
۱۷ بهمن ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید