در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | خائوس: سیاووشان برگزار می کند: درسگفتار «هنرمند و کلیشه جنون: خوانشی انتقادی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:04:50
سیاووشان برگزار می کند:
درسگفتار «هنرمند و کلیشه جنون: خوانشی انتقادی بر بیمارپنداری هنرمندان»
پنجشنبه 3 مهر، ساعت 18 تا 20
آنلاین

ویژه روانشناسان، فارغ‌التحصیلان رشته روانشناسی و علاقمندان به حوزه روانشناسی

مدرس: محمّد اوحدی حائری(دکتری پژوهش هنر)
طول برگزاری: 1 جلسه

شرح درس:
«در پاییز 1908 ادوارد مونک برای درمان اختلال روانی و ضعف اعصاب ... دیدن ادامه ›› به مدت هشت ماه تحت درمان شوک الکتریکی قرار گرفت.» بسیار آسان است که این گزاره را زمینه‌ای برای بررسی آثار مهیبِ مونک قرار دهیم. در حکایت‌های هنر و هنرمندان که به ظاهر نقابی از تاریخ بر چهره دارند، بسیاری از نقاشان بزرگ با برچسب‌هایی همچون «دیوانه»، «روان‌پریش»، «آشفته‌حال» یا «مبتلا به مونومانیا» توصیف شده‌اند؛ روایاتی که کمتر زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی یا تاریخی زندگی آنان را در نظر می‌گیرد و بیشتر سعی دارد خلاقیت این نوابغِ بی‌تکرار را به اختلالی در روان یا ناتوانی در سازگاری با «هنجار‌های اجتماعی» نسبت دهد.
از ون‌گوگ که گوش خود را برید و فریدا کالو که با بدن آسیب‌دیده‌اش نقاشی می‌کرد، تا لوسین فروید و فرانسیس بیکن که گرایشات جنسی‌شان بستری برای تفسیرِ آثارشان شد و بکشینسکی که قتل دردناکش بررسی کل زندگیِ او را تحت شعاع قرار داد؛ تمامی این افراد نه با واقعیت زیستیِ خود، بلکه با تصویری کلیشه‌ای از هنرمندِ مجنون در حافظه‌ی جمعی ما ثبت شده‌اند. اما آیا حقیقتاً هنرمند، بیمار است؟ یا قدرت مستقر و به تبع آن جامعه، با هر آن‌کس که «دیگرگونه می‌بیند»، با زبان آسیب و اختلال سخن می‌گوید؟ چرا نازی‌ها در نمایشگاه «هنر منحط» که برای تخطئه‌ی هنر مدرن از کانستراکتیویسم تا سورئالیسم برپا کرده بودند، از واژه‌ی «جنون محض» برای توصیف این آثار و هنرمندانشان بهره بردند؟

• این کارگاه به دنبال چیست؟

در این کارگاه یک‌روزه تلاش می‌کنیم تا یک بار برای همیشه به جای آنکه از اثر به زندگی هنرمند راه پیدا کنیم، راه را هموارتر کرده و اساساً به زندگیِ هنرمندان به مثابه «تاریخ هنرمند» بپردازیم. به این ترتیب:

– روایت مسلط روان‌پزشکی از هنرمند که گاهی مورد استفاده ارباب قدرت قرار می‌گیرد به پرسش کشیده خواهد شد.
– زیست انسانی، تاریخی، و اجتماعی هنرمندان مورد بازخوانی قرار خواهد گرفت.
– و با این وصف، میانِ دو مفهوم «اختلال» و «مقاومت»، مرزی تازه آشکار خواهد شد.
در این درسگفتار قصد داریم هنرمند را نه چون بیمار، بلکه چون انسانی در کشاکش تاریخ، سیاست، بدن، و خیال بررسی کنیم؛ انسانی که زبانِ بومِ نقاشی را برگزیده تا جهانی را که در آن زیسته، به نمایش بگذارد.

• چرا کلیشه‌ی جنون هنرمند از خودِ جنون خطرناک‌تر است؟

بیمارپنداری هنرمندان، چند خطر را در بَر دارد:

1. فراموش‌کردن زمینه‌ها: فقر، طرد اجتماعی، جنگ، تبعیض جنسی یا نژادی؛ این‌ها عوامل مهمی در شکل‌گیری زندگی هنرمندان بوده‌اند که در نگاه آسیب‌محور نادیده گرفته می‌شوند.
2. سانتیمانتال ‌کردن رنج: کلیشه‌ی جنونِ هنرمند می‌کوشد رنج را به عنوان «نیروی محرکه‌ی نبوغ» تصویر کند، بی‌آنکه نگاهی انتقادی به ساختارهای قدرت که ایجادکننده آن رنج هستند داشته باشد.
3. به حاشیه رانده شدنِ خلاقیت: با برچسب «دیوانگی» زدن بر پیشانیِ خلاقیت‌های ساختارشکن، آن‌ها را از گفتمان عقلانیت جدا و در حاشیه نگاه می‌دارد.

لینک ثبت نام:

https://siavoushan.ir/product/the-artist-and-the-stereotype-of-madness/
محمد فروزنده این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید