در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | آرام نیک بین درباره نمایش کلاژ بیضایی: سلام و خسته نباشید به گروه خوب کلاژ بیضایی . یکم: چندپاره منسجم
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:35:56
سلام و خسته نباشید به گروه خوب کلاژ بیضایی
.

یکم:

چندپاره منسجم

وقتی با واژه کلاژ مواجه می شویم، چندپارگی در عین انطباق به مثابه متمم یا مکمل در ذهن متبادر می شود. که اگر این تطابق نیل به نمایش واحد ... دیدن ادامه ›› یک مفهموم را داشته باشد، حظ بصری کلاژ پیش رو، دوچندان می شود. حالا با پاره ای از نمایشنامه های بیضایی سروکار داریم، نویسنده ای که به خودی خود، قلمش و واژه آراییش، گونه ای منحصر به فرد و گوشنواز و دلپذیر است، و بقول عده ای، همین اختصاص کلام به دایره واژگان شخصیش، اینطور می نمایاند که فقط خود او از پس، تصویر کردن کلامش بر می آید.
و هرگاه کسی مبادرت به اجرای آثارش می کند، نگاه تیزبین به سوی چگونگی ارائه صور خیال انگیز کلام بیضایی معطوف می شود.از این حیث و بی اغراق می توان گفت، سجاد قربانی، کارگردان جوان اثر، آگاهانه از فهم آنچه بیضایی می گوید و آنچه خودش می خواهد به تصویر کشد، موفق عمل می کند. پاره های نمایشهای گوناگون با فهمی درست انقطاع و انطباق یافته و زینتی که با دوپاره شکسپیر، ( هملت و مکبث) درآن گنجانده، فصل العطف جذاب و بی بدیلی میان رقص کلمات بیضایی ایجاد کرده است. همین فهم درست و البته نقبی که به گونه های نمایش ایرانی می زند، چیدمان کلاژ را به کم عیب ترین حالت ممکن در حیث متن می رساند، که آن را اثری متمایز و در عین حال وفادار به قلم بیضایی می نمایاند.
.

دیم:

معرکه در معرکه

حالا که متن توانسته قطعات منسجمی را در کنار هم چفت کند و درون مایه اصیلی را ایجاد نماید، چگونگی ارائه آن اهمیت می یابد. و باز با تیزهوشی فراوان، کارگردان جوان، دست به ابداع شیوه نمایش در نمایش با بهره از گونه های نمایش ایرانی می زند، تا هم فهم کلام اصیل بیضایی در قالب اصلیش تسهیل شود، و هم نگاهی دغدغه مند به نمایش ایرانی بیافکند. گونه ای که سالهاست با سبک نگری و گاها لوده گری و متن های تکراری و از سر بی تعصبی نگاشته شده، به دست فراموشی سپرده شده، و اقبال مخاطب از آن روی برگردانده است.
قربانی با تجربه ای که در نمایش های آئینی و سنتی از دیرباز داشته، درک درستی از چیدمان گونه های نمایشی داشته ومهره های کلام متن را باذکاوتی مثال زدنی بر رشته نمایش ایرانی سوار کرده، که جلوه بصریش مانند ذکر تسبیح هر لحظه روح نواز و دل انگیز است و گویی در این معرکه در معرکه به راه افتاده، تو نیز مهره ی تسبیحی که در هر چرخش جلوه دیگری می یابی.

سیم:

مثل خورشید مثل ماه

در کنار انسجام متن درست و کارگردانی مناسب، مهمتر اینست که این رخت دوخته شده بر قامت چه کسانی بنشیند و خوش بنشیند.
کلاژ بیضایی از این منظر هم درخشان است. و حتی درخشانتر از دو پاره قبل، چراکه
انتخاب بازیگران درست است. توانایی های آنها محک خورده و در عین حال در جای درستش استفاده شده است.
بیان خیره کننده بازیگران، همزمانی و هم اطواری در جای جای صحنه، ارائه لحظات نفس گیر بدنی و بیانی، رعایت میزانسن های خط چین شده به درستترین شکل ممکن، درگیری حسی درست با نقش، که انتقال آن در هر لحظه قابل ستایش است.
از اشکی که برای آرش و سهراب علی اصغر ریختیم، تا خنده ای که در چند جای اثر به درستی و بدون خلط مبحث داشتیم، همه نشان از حضور بازیگرانی است که آن هنگام که در مرکزیت اجرا هستند چون خورشیدی درخشانند و آن هنگام که بازی سازند، همچون ماهی مهتابی، درخشنده.
بازیگرانی که بی شک، از آنها در آیند ه ای نزدیک بسیار خواهیم شنید.

چهارم:

بساط جور

هر اجرا، علاوه بر متن و کارگردانی و بازی، زینت های دیگری نظیر گریم و لباس و موسیقی و جلوه های بصری و... نیز دارد.که صد البته به همان اندازه سه پاره نخست اساسی و مهم است. نوای قانون و ساز کوبه ای و مدلاسیون های شیرین بین صحنه ای، و تلفیقی از ابزار شرق و غرب و بدعت موسیقایی موجود در اثر، شیرینی آن رو دوچندان کرده است، بویژه که دو نوازنده بانو، دست به کار این هنرند. طراحی نور ، ساده و گیراست و لباس های ساده در ظاهر و پر طمطراق به لحاظ معنا، در تمامی پاره های کلاژ نامبرده، کارکرد دارند.
.
سرانجام:

نهایت آنکه، کلاژ بیضایی، در عین جوانی همه عوامل سازنده اش، طراوت و شادابی عمیقی را در بطن خود جای داده،که چشم نواز و دل انگیز آن را در مقابل چشمان مخاطب تصویر می کند.
و توصیه می شود، برای حظ از خلاقیت اثری ایرانی و اصیل، تماشای آن را از دست ندهید.
.
با احترام و سپاس.❤️🙏🏻🌼