تماشای نمایش «انارهای خانهی پدری» برای من تجربهای عمیق و ماندگار بود. نمایشی که نه فقط به خوبی روایت میکرد، بلکه انگار با من نفس میکشید؛ با متنی دقیق، زنده و مسلح به اندیشه که بهخوبی میان عاطفه ، حافظه تاریخی و زخمهای خاموش امروز پیوند مشخصی را برقرار میکرد.
کارگردانی هوشمندانهی میثم ماهان با پرهیز از اغراق و اعتماد به بازیگران، ریتم و میزانسن، به متن اجازه داد خودش سخن بگوید. بازیهای درخشان و کنترلشدهی مهدی صادقی و محمدجواد برخوری و نیز به زیبایی این فضا را جان بخشیدند؛ بازیهایی که نه نمایشی، بلکه صادقانه و از درون بودند.
آنچه برای من بسیار چشمگیر بود، طراحی صحنه و استفادهی بجا و معنادار از بیشتر عناصر صحنه بود؛ عناصری که نه تزئینی، بلکه حامل معنا بودند و هر حضورشان، ادامهی روایت محسوب میشد. صحنه به حافظه تبدیل شده بود؛ به خانهای که گذشته در آن زنده است و هر جزء از آن ، نمادی خاموش اما
... دیدن ادامه ››
گویا بود.
از همهی عوامل این اثر بابت خلق چنین تجربهی ارزشمندی صمیمانه تشکر میکنم. «انارهای خانهی پدری» نمایشی بود که با من ماند و بهسادگی فراموش نخواهد شد.