قصه ظهر جمعه
نامی درخور توجه
دهه های قدیم جشن عروسی ظهر شروع تا شب ادامه می یافت رسمی که دیگر پابرجا نیست و کنون شب شروع و تا ساعتی پس از بامداد هنوز ادامه دارد چه زیبا به آن زمان رفتیم یاد پشتی بخیر که جایش مبل آمده یاد فرش اصیل قرمز رنگ بخیر که الان دیگر در مغازه ها نمی بینیم یاد طاقچه ها بخیر که دیگر نیستند کمدهای چوبی قدیمی ، عکس بازیگران و فوتبالیست ها روی در دیوار یاد مهتابی روی دیوار بخیر یاد اون زمان بخیر که مثل یه خواب برای مان مرور شد هر چند شاید رفتارها زیبا نبودند و آزادی ها کم بود
قصه
... دیدن ادامه ››
ظهر جمعه
کاری متفاوت نوری ثابت بازی قوی و بی نظیر هنرمندان و نوشته ای زیبا
کاش ساعت روی دیوار کار میکرد.
کاش ابراز احساسات تماشاچیان در اتاق استراحت هنرمندان جواب داده می شد و نه در بر روی تماشاچیان بسته می شد
پ.ن.من هرگز بعد از اجرا به خلوت هنرمندان وارد نمی شوم ولی باز هم یه لبخند زیبا بود هر چند هنرمندان نیز خسته بودند
و کاش سالن قشقایی تهویه مناسب داشت
قصه ظهر جمعه
چه خوب از بچه های قدیم و بازیگوش یاد شد و دخترهایی که لباس عروس می پوشند
چه خوب داستان با خیانت هاشم شروع شد
چه خوب محمدی ، قدرت بود
چه خوب اعضای گروه قبل باز شدن درب ورود برای تماشاگران 123 گفتند
قصه ظهر جمعه
خوب بود