لحظه ی بی تو بودن آمد و باز لحظه ی با تو بودنم طی شد
سایبان تمام تنهایی - مثل آوار چینه بی پی شد
رقص دستان مست تار و سه تار صد غزلواره را پریشان کرد
های و های تمام دستانم ناله ی غمگنانه ی نی شد
تاپ و تاپ سم غمت -چنگیز- توی مغزم چه مست می تازد
از نشابور سینه ام که گذشت-فصل ویرانگری دل - ری شد
استواری گامهای زمان آنقدر رفت و رفت - تاول زد
لحظه از بس بدون تو لنگید باعث اختراع لی لی شد
از تمشک لبت بهار گذشت-دستهایت تمام تابستان
خرمنت را درو نکرده تنم ـ مهرو آبان و آذر و دی شد
بهمن-1389