دیشب به تماشای خونه مادربزرگه نشستم با تمام ایراداتی ک به متن وارده ولی چند نکته رو باید گفت...اینکه بتونی برداشت نگاهی به یک داستان کودکانه داشته باشی واز دل اون درام بسازی؛کاراکتر به وجود بیاری با تمام ابعاد دراماتیزه قابل ستایشه...در کارگردانی اما اوضاع بهتره ؛ما رگه هایی از یک گروتسک رو میبینیم ک به واقع فرم به محتوا میاد یعنی متنی ک ادم نما وکاریکاتور داره وادم هایی ک مبدل میشند به خوردن وخوروندن ک از این بابت کارگردان درست ودقیق عمل کرده اما میشد ک در میزان سن درست تر یه چیزایی رو ببینیم...نور پردازی وطراحی صحنه در حقشون کم لطفی شده اما طراحی لباس وگریم مینیمال وچشم نوازه...موسیقی بیشتر مارو در فضا حل میکنه ...واما بازی ها: به نظرم مخمل وگل باقالی یه سر وگردن از بقیه بازیگران جلوتر بودندومابقی نتونسته بودند یکدست با فرمت کار پیش برند...افه های دقیق وریز مخمل وگل باقالی قابل ستایشه...آناتومی ک مخمل با بدنش در بعضی موارد میسازه و نگاه های به اندازه گل باقالی...در کل خسته نباشید بگم به عوامل اجرایی وپیشنهاد میشه حتما....دست مریزاد
یه کار بسیار عالی با بازی های درخشان دوستان هنرمندم وکارگردانی مصطفی لعلیان درجه یک...
حتما پیشنهاد میشه