«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
سباستین تیری با زبانی ساده و روایتی گیرا، توانسته است موضوع پیچیدهی هویت را به شکلی جذاب و قابلفهم برای عموم مخاطبان بیان کند. نمایشنامهی او علاوه بر موفقیت در فرانسه، در بسیاری از کشورهای دیگر نیز روی صحنه رفته و مورد استقبال قرار گرفته است.
متن تیری به زیبایی جان گرفت: بازیگران با ظرافت تمام، دیالوگها را به زندگی دعوت کردند و به عمق شخصیتها پی بردیم.
خوانشی درخشان از شخصیتها: هر بازیگر با انتخابهای هوشمندانه و اجرایی قوی، شخصیت خود را به شکلی باورپذیر و جذاب به تصویر کشید.
تمپو و ریتم مناسب: اجرای نمایشنامه خوانی با ریتمی مناسب پیش میرفت و هیچگاه خستهکننده نبود.
اجرایی امیدبخش: این اجرا نشان میدهد که نمایشنامه خوانی میتواند به یک فرم هنری پویا و جذاب تبدیل شود.
شاهد سبک روایتی آشنا هستیم؛ در یک اکوسیستم کوچک اتفاقی میافتد و این اتفاق ما را با کیفیت روابط چند زوج، مسائل پنهان آنها و ربطشان را با همین اتفاق آشنا میکند.
بازیها اغلب روان و خوب بودند. از بازیهای پراحساستر میتوان به رعنا همسر معینی و مینا همسر صدرا اشاره کرد. موسیقی تغییر صحنه تعلیق خوبی را القا میکرد و به حال و هوای کار میخورد.
از ایرادات کار میتوان به زیاد بودن شوخیهای کلامی در برخی صحنهها اشاره کرد. متأسفانه این نوع باج دادن به تماشاگر خیلی باب شده و آفت نمایش محسوب میشود.
ولی در مجموع کار سرگرمکنندهای بود و تماشاگر در عذاب گذشت زمان نبود.
این نمایش، یک اثر تأملبرانگیز و هوشمندانه بود که مخاطب را به تفکر درباره ماهیت خلاقیت و رابطه پیچیده بین نویسنده و شخصیتهایش وامیداشت. ایده درگیری ذهنی نویسنده، به زیبایی به تصویر کشیده شده بود و شخصیت اثیری دختر هنوز پا به اثر نگذاشته، به عنوان نمادی از امکانات بیپایان ذهن، به این اثر عمق بخشیده بود. بازیهای دقیق و حسابشده بازیگران، به این نمایش هویت بخشیده بود. خوشبختانه، نویسنده با پرهیز از شوخیهای بیمزه، به مخاطب فرصت داد تا در لایههای عمیقتر این اثر هنری غرق شود.