در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال آرزو بنی عامریان | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:27:10
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ژاک یا تسلیم" صرفاً یک نمایش نبود، بلکه جریانی سیال از کلمات، حرکات، و سکوت‌هایی بود که بلندتر از هر دیالوگی سخن می‌گفتند. در این دنیای آشفته، جایی که معنا چون شن از میان انگشتان می‌لغزد، این تئاتر همچون آیینه‌ای بود که بی‌رحمانه و در عین حال با لطافتی طنزآلود، ما را به خودمان نشان داد.

مادر ژاک حضوری مسلط و عمیق داشت؛ نقشی که در عین تمام پیچیدگی‌های انسانی، یادآور جوهره‌ی ازلی زنانگی بود. با تمام مهر و گرمایی که مادران در ذات خود دارند، او چیزی بیش از یک مادر بود؛ او تصویری بود از تمام زنانی که، خواه ناخواه، در جایی از زندگی‌شان نقشی مادرانه را ایفا می‌کنند، حتی اگر فرزندی در کار نباشد. این مادر، فراتر از کلیشه‌ها، همچون نیرویی گریزناپذیر در دل روایت جاری بود، نیرویی که عشق، سلطه و تقدیر را درهم می‌آمیخت.

نقش پدر ژاک، با آن جدیت و شکوهی که در خود داشت، همان نیرویی بود که تردید را به جان می‌انداخت. و دیگر بازیگران؟ هرکدام پازلی بودند که نظم و بی‌نظمی این جهان را تکمیل می‌کردند، گویی خودِ نمایش از دل یک پارادوکس زاده شده است. و البته، چه کسی گفته که نظم و بی‌نظمی نمی‌توانند سر یک میز بنشینند، چای بنوشند، و درباره وضع اسفناک بشریت گپ بزنند؟ شاید حتی بی‌مزه‌ترین بیسکویت دنیا را هم با لبخند بخورند، چراکه بی‌مزه‌ترین چیزها معمولاً مهم‌ترین چیزها هستند.

طنز تلخ نمایش، آن پوچی آشنایی که یونسکو در آن استاد است، حس و حال عجیبی داشت؛ انگار کسی در گوشمان می‌گفت: "معنا، اگر هم باشد، تنها ... دیدن ادامه ›› در گشودن درها به روی مفاهیم تازه است، نه در چنگ زدن به حقیقتی ثابت." پس شاید در این جهان، میان ژاک و تسلیم، من سکون را انتخاب کنم. چراکه سکون، خودْ سخن می‌گوید. سکونْ فریاد است. سکونْ پذیرشِ اجباری بی‌نظمی است، در جهانی که حتی کلمات هم دیگر برایش کافی نیستند."
مهشید کاظمی (mahshidkazem)
ممنونم🌻❤️🙏🏻
۳ روز پیش، دوشنبه
ممنونم 🙏❤️
۳ روز پیش، دوشنبه
سپاسگزاریم. 💗✨
۲ روز پیش، سه‌شنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به نام یگانه خدای
نکاتی چند درباره ی ۳ خواهر

بعد از خرید بلیت با سِیلی از نقد های منفی درباره ی این نمایش تصمیم داشتیم بیخیال این کار بشیم و به برنامه های تلوزیون پناه ببریم !
اما از اونجا که می گن هر کتابی ارزش یک بار خوندن رو داره تصمیم گرفتیم این جمله رو تعمیم به نمایش بدیم و راهی بشیم ...
و بعد ...بله دچار یک حمله ی هنری شدیم ،
یعنی موسیقی خوب بازی های قوی کارگردانی با حوصله ی خانم ضیایی
میزانسن متعادل و فکر شده
نور های به وقت و خوش رنگ !
بله ما یک کار خوب دیدیم
باید گفت فاکتور های بسیاری وجود داره که بگیم یک اثر چگونه ... دیدن ادامه ›› اثری ست
بنده شخصا به فضای مدرن کم علاقگی خاصی دارم ! اما ...اما سلیقه ماجرایی دیگر است 
نباید برای برچسب خوب یا بد زدن روی یک نمایش خیلی سلیقه را درگیر کرد شاید اگر من بودم شکل دیگری می ساختمش
اما من نیستم !
ما دعوت می شویم نظر کارگردان و تیمش را ببینیم و بشنویم
نه مدام گلایه کنیم!
بی ادبی کنیم
سالن نمایش را ترک کنیم !
متاسفانه امروز کسانی کرسی نقد و انتقاد را در دست دارند که نه تئاتری هستند نه هنری نه با تجربه نه تحصیلکرده
عده ای با هیجان های عجیب و سلیقه های زورکی !
قطعا هر کاری ایراداتی دارد
مخصوصا درباره ی تئاتر با تمام زحمت ها و کم و کاستی ها
ماه ها تمرین و تلاش و این اجرا که تا آخر نشستیم و دیدیم لایق این حجم از شکایت و بی ادبی نیست ..
از خدا خواهیم توفیق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب
بی ادب تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد
همچنین درباره ی طنز تلخ اثار چخوف باید گفت چند بار خندیدیم در کنار سختی ۳ خواهر ...
همین که متوجه شدیم و خندیدیم یعنی کارگردان بازیگران و آقای چرمشیر کار خود را کرده اند
راجع به چخوف صحبت می کنیم
مرد بزرگ دارک کمدی !
اینکه در همچین بستر مدرنی متنی چنین رو پیاده کردند کار هنری کاملی به حساب می آید
سخن پایانی اینکه خدا قوت خسته نباشید و ممنون یک روز ما را ساختید
خدارو شکر؛مرسی که ما رو تماشا کردید و مرسی کا نوشتید🙏🏻🧡
۱۷ اردیبهشت
مهشید کاظمی (mahshidkazem)
ممنونم ❤️🙏🏻
۱۷ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید