«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
موضوع نمایش برای من خیلی جذاب بود، به ویژه انتهای داستان و نوع پیچ و خمی که به موضوع داده شده بود تا ذهن مخاطب همواره با ماجرا درگیر باشه
راجع به بازی بازیگرها هم که باید بگم همیشه بازی ایمان صیادبرهانی رو دوست دارم و در این تئاتر هم، صحنهی پایانی واقعا اوج مهارت بازی هر دو بازیگر بود.
فقط خیلی حیف که میرسعید مولویان حضوری کمرنگ داره
نکتهای که خیلی خیلی ارزش نمایش رو برای من پایین آورد این بود که نمیتونم قبول کنم به صورت اتفاقی این کار شباهت خیلی خیلی زیادی به تئاتر «دوباره بازی» داشت که کمتر از یک سال پیش اجرا رفت. حتی به تئاتر «شلوار جین آبی» که حدود ۸ سال پیش دیدم و در واقع این تئاتر خیلی مونولوگ تکراری و کپی برداری شدهای بود از تئاترهای قبلی که نام بردم. شاید فقط جملهی آخر روی صفحهی نمایش نگاه نیمه تازهای داشت به این تکرار که این یادآوری زندگی یک فرد از زبان خودش رو به لحظهی قبل از مرگ و دیدن زندگی پیش چشمان فرد در حال احتضار تعبیر کرده بود.
بازی تمامی بازیگران به جز نقش اصلی یعنی خانم نورا هاشمی، بسیار بسیار ضعیف بود؛ شوخیهای بسیار سطحی که نمیتوانست خنده به لب بیاورد و عدم هماهنگی اشعار با ریتم آهنگین بسیار ناخوشایند بود