در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سید علی موسوی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:48:00
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یکی از شاخصه های یک داستان یا قصه خوب غیر قابل انتظار بودن نتیجه و انتهای آن است.
تصور کنید جمعی که عدد کمی هم نیستند در پاسخ به سوال اینکه وطن شما چگونه است؟ خدا کجاست؟ آدمها وقتی می میرند کجا می روند به خیال اینکه داستان و قهرمانش نیز لابد هم نظر با آنان است پاسخی دهند که کاملا خلاف آن چیزی است که داستان برایش نوشته شده که هیچ بلکه بهشان یاد می دهد اینطور فکر نکنید! اینطور نگاه کنید!
اولین کاری بود که از جناب افشاریان می دیدم. تسلطش به نقش همراه با درگیر کردن مخاطب با متن قابل تقدیر بود (هر چند با سوال بی مقدمه و ناگهانی در حین اجرا موافق نیستم چون علاوه بر اینکه ممکن است مخاطبی مایل به پاسخ نباشد، امکانش زیاد است که مخاطبی برای همرنگی با جماعت خودش را مجبور به پاسخی متناسب با فضا بدهد و اینگونه واقعیت پنهان می شود.) و بنظرم بیشتر از جناب افشاریان نقش آفرینی و انتقال حس تحسین برانگیز آتنا اسدی چشمگیر بود طوری که ضعف اجرای هر چند کوتاه پرهام خاکزاد خیلی به چشم آمد!

و اما وطن: جاییست که باید ساختش...
سپاسگزارم از الهه عرب که دیدن این نمایش را برایم میسر کرد.
با سلام. تعریف و تمجید اغراق آمیز از یک اثر ضعیف کمکی به گروه نمی کند که هیچ به رکود و سقوطشان هم کمک میکند.
در خصوص این نمایش هر چند کاستی و ضعیف برای شب اول تا حدودی قابل چشم پوشی هست اما نه تا این حد!
یک نمایشنامه ضعیف و بازی هایی پایین تر که سعی کرده بود با اضافه کردن بیخود یک سری حرکات موزون مخاطب را به حداقل رضایت برساند که حتی آن رقص و موزون نامه ها هم در نهایت ضعف اجرا شد! به اینها اضافه کنید ناهماهنگی و اشفتگی و سردرگمی عوامل اجرایی نمایش از باز بودن سالن حتی بعد از شروع نمایش و اضافه شدن تماشاگر تا در کادر بودن پای مبارک عوامل پشت صحنه!
120 هزارتومان هزینه کمی نیست!
سلام دوست عزیز
حق میدم بهتون اجرای اول ما کمی آشفتگی داشت که در اجرای بعدی تا حد زیادی اصلاح شد
ازتون خواهش میکنم اگر فرصت دارین تشریف بیارین به عنوان مهمان یکبار دیگه کار رو ببینید
سپاس از شما🙏🏻
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
حسین پورخلیلی
سلام دوست عزیز حق میدم بهتون اجرای اول ما کمی آشفتگی داشت که در اجرای بعدی تا حد زیادی اصلاح شد ازتون خواهش میکنم اگر فرصت دارین تشریف بیارین به عنوان مهمان یکبار دیگه کار رو ببینید سپاس از شما🙏🏻
درود بر شما.
شرمنده من پاسخ شما رو دیر دیدم متاسفانه
انشالله کارهای بعد در خدمت خواهم بود
۲۹ مهر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اگر روزی کارگردان یا تهیه کننده میشدم شاید در اعلان نمایشی که میخواستم مردم را دعوت به دیدنش کنم، مینوشتم؛ در صورت عدم رضایت از نمایش وجه پرداختی شما بازگردانده میشود.
من مثل برخی دوستان، در تیاتر کارشناس نیستم. صرفا یک بیننده عوام هستم که داستان می‌خوانم و گاهی نمایش هم میبینم.
ولپن را دیدم و از دیدنش راضی نیستم! هر چند جناب کوشکی را به عنوان یک حرفه ای شناخته ام اما این کار را در حد و اندازه یک حرفه ای نیافتم. شاید اجرای اول سالها پیش، خیلی به جان مخاطبان نشسته باشد و به همین دلیل هم دیدنش را به دیگران پیشنهاد داده اند. اما من دیدنش را پیشنهاد نمیکنم چون بازی ها خام, بیجان و بی حس و حال بنظر می آمد. دلیلش یا این بود که من از اجراهای آخر را دیده ام (پنجشنبه ۲۰ آذر) و عوامل خسته و نقش برایشان تکراری شده بود یا بازیگران همان بازیگران اجرای چند سال پیش نیستند و تازه کارند و هنوز به اندازه نقش آفریینآن اجرای اول نشده اند.
نمایشنامه هم بیجان بود. دلیلش شاید اجبار کارگردان به هماهنگ سازی نمایشنامه با ممیزی‌های اجباری قانونی و عرفی بوده و شاید متناسب نبودن متن با احوال مخاطب امروز: مخاطب سال ۱۳۹۸. این مناسب نبودن را در  شوخی های جنسی متداول یا حرکات مشابه نماد این شوخی ها میشد بهتر درک کرد. این شوخی ها دیگر برای مخاطبان تکراری شده!
.
زیاده اش، زیاده گوییست.
با عرض ارادت خدمت جناب کوشکی


یک نماشنامه ضعیف و کلیشه ای با اجرایی ضعیف تر در حد و اندازه یک گروه تئاتر دبیرستانی!
1) اگر شما هم به کنجکاوی یا به دلسوزی پشت چراغ قرمز چند کلامی را با کودکان کار هم کلام شده باشید حتما دیده اید که ادبیاتشان داش مشتی و لاتی نیست. مثل باقی بچه ها صحبت می کنند، فارسی غیر لاتی! این اغراق در ادبیات غیر معمولی و لاتی و خلافکار منشنانه در نمایشنامه نشان از عدم شناخت واقعی نویسنده از سوژه داستان است و بیشتر از آنکه سوژه را آنطور که در دنیای واقعی است به تصویر بکشد آنطور که در ذهنش از قبل داشته و دارد تصویر کرده است.
2) استفاده بیش از حد از واژه های "گه" و"شاشیدن" و گوشه چشمی به شوخی های جنسی و امثالهم برای تزریق جملاتی طنز گونه ، تلاشی نافرجام است برای همراه نگه داشتن مخاطب، در طول داستان، که نشان از آگاهی نویسنده به ضعف کلی داستان وعدم گیرایی آن دارد.
3) گریم دختران در نقش پسران هر چند موفق بوده اما لباس نقش ها که کودکان کار هستند کهنه، کثیف و مندرس نیستند و صرفا گشاد هستند! بازیگران با کتانی های مارک دار روی صحنه حاضر می شوند و کمک می کنند تا مخاطب هر چه بیشتر از تجربه زیستن در محیط آغشته به فقر و نداری دور شود.
4) بازیها به تناسب تجربه کاری بازیگران جوان، خام و تصنعی است. البته کارگردان با وارد کردن امیر حسین رستمی سعی در جبران این ضعف داشته اما موفق نبوده! چون نمایشنامه ضعیف تر از آن است که حضور یک با تجربه بتواند به ... دیدن ادامه ›› آن کمک کند.
5) صدا گذاری افتضاح است. خصوصا صدای خروس لاری! به عنوان نام نمایش.
6) داستان هر چند تخیلی هم باشد باید منطقی و باورپذیر باشد یا طوری بیان شود که باور پذیر شود. قطعا یک خروس لاری سگ نیست که یک نفر را در قفس خونین مال کند یا چشمش را دربیاورد.
7) نمایش در وسط راه تبدیل به یک نمایشنامه خوانی می شود به جای اجرا و نقش آفرینی. با دیالوگ هایی که شما را یاد سریال "آوای باران" می آندازد. در آوای باران "شکیب" بود که کودکان کار را به کار می کشید در خروس لاری یک زن جای شکیب را گرفته.
8) امیدوارم بازیگران جوان این نمایش از این تجربه به خوبی استفاده کنند و در نمایش های بعدی خوش بدرخشند.
این اشاراتی که فرمودید دقیقا همون مشکلاتیه که اکثر نویسنده و فیلمنامه نویسان ما ازش رنج میبرن و مارو هم رنج میدن و علتش فقط فقط عدم شناخته . ممنون از نقدتون و اینکه خیال منو بابت از دست دادن این کار راحت کردید.
۲۴ آذر ۱۳۹۷
جناب جعفریان
ارادتمند...
۰۳ دی ۱۳۹۷
سید بزرگوار ممنونم
انشالله به روز سر فرصت خدمت میرسم
ببخشید ترو خدا
من آقای جعفریان رو هم با خودم میبرم
می‌دونم سر صبح سر و صدا کردیم و .....
آقا مخلص
۰۵ دی ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید