در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | azarakhsh درباره نمایش هنر: نمایش.... هنر......ترکیبی از فلسفه...روانشناسی...جامعه شناسی ...و هنر.
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:41:15
azarakhsh (rakhsh)
درباره نمایش هنر i
نمایش.... هنر......ترکیبی از فلسفه...روانشناسی...جامعه شناسی ...و هنر...جدال آینده ...گذشته....و حال...شاید هیچ گاه به ذهنم خطور نمی کرد که می توان انسان ها را نمادی از این ها در نظر گرفت و با انها به عمق این مفاهیم پی برد.....و چه زیبا کارگردان این اثر با انتخاب های به جای بازیگران و بازی های اثرگذار این سه هنرمند توانا ...این مفاهیم را در یک قاب به تماشاگر عرضه می کند......مفاهیمی که بیش از آن که نیاز به act داشته باشند باید در نگاه ها و چشم ها....حرکات چهره ، نحوه بیان دیالوگ ها، تاکید های روی واژه ها، بالا و پایین شدن صداها، حرکات بسیار ریز و موثر بازیگران و به تعبیری بازی های زیر پوستی بازیگران جستجو کرد....و این اتفاق به قدری زیبا و هنرمندانه اجرا شد که شاید برای همیشه این نمایش و بازیگران آن برای من بعنوان نمادهای ( گذشته و حال و اینده) در ذهن من ماندگار شوند
این نمایش چه زیبا پای فلسفه را هم به میان می کشد...تو گویی یکی از بحث برانگیز ترین مباحث فلسفی به زیبایی به اجرا در می آید......و ان چیزی نیست.....جز .....توهم واقعیت......آنچه را که من می بینم و من تصور می کنم واقعیت است ..... فارغ از اینکه ....این واقعیت می تواند وجوه دیگری هم داشته باشد....صفحه ای سفید....که امکان تصور هر آنچه را که مدنظر شماست فراهم می کند......یکی آن را سفید سفید سفید با موج های ناپیدای سفیدی می بیند.....یکی آن را ترکیبی از رنگ های زرد و خاکستری و اوخرایی می بیند و دیگری آن شاهکار نقاشی و هنر مدرن.....
و با تمام چالش ها و دعواها و بحث ها.....در پایان ......وحدت در عین کثرت .....به زیبایی به نمایش در می آید....آن دیگری بدون آن دیگری و آن دیگری معنا نمی یابد.....و وحدت و باهم بودن آن ها است که آن مفاهیم قابل فهم تر می ... دیدن ادامه ›› شوند.....
واوووو خدای من چه صحنه هایی ...چه لحظاتی و چه حرکاتی توسط این بازیگران خلق شد.....به نظرم صحنه صحنه این نمایش جای فکر و تامل داره....

در کنار این فضا... و بازی های زیبا....طراحی صحنه بسیار اثر گذار این نمایش نقش بسیار زیادی را بازی کرد.....طراحی صحنه ای که شخصیت 4 و 5 و 6 و 7 این نمایش بود......و گویی هریک باتو سخن می گفتند....شخصیت چهارم این نمایش...همان تابلوی بحث برانگیز بود.....که خود با تو سخن ها داشت.....دیوارهای کاملا سفید و کاناپه قرمز رنگ......و جا تابلوی نقاشی که به تناسب موقعیت های نمایش...(بسته به اینکه خانه کدامیک از شخصیت ها باشد) با نقاشی های متفاوت پر یا خالی می شد......

این نمایش می تونست از اون نمایش های کسالت بار و خسته کننده باشه که ادم هرچه زودتر انتظار پایان اون رو داشته باشه....اما این اتفاق به لطف تیم اجرایی و بازیگران توانمند تبدیل به نمایشی تامل برانگیز، اثر گذار و زیبا شد.......