در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | م ح خ درباره نمایش ستاره شناس: هنگام تماشای آثار نمایشی که کمدی هستند، به شکل ناخودآگاه، مرزی میان کم
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:13:39
هنگام تماشای آثار نمایشی که کمدی هستند، به شکل ناخودآگاه، مرزی میان کمدی مفرح و کمدی معنادار و عمیق در ذهنم شکل می گیرد. البته مسئلۀ مهمی است ... دیدن ادامه ›› که ما به چه چیز کمدی می گوییم. و یک کمدی سطحی با یک کمدی پرمعنی، چه تفاوت هایی می تواند داشته باشد؟ در سال گذشته اجرایی از «ازدواج آقای می سی سی پی» برایم تداعی کنندۀ یک کمدی عمیق بود، که لایه لایۀ آن سرشار بود از معنا، شخصیت هایی عمیق و پیچیده، درست مثل بهترین فیلم های برادران مارکس، یا چاپلین. اما بوده اند تجربیاتی با آثار نمایشی که با آن ها خندیده ام، و حتی زمان مفید و ثمربخشی را گذرانده ام، بی آن که احساس کنم چیز تازه ای فهمیده ام، و یا حس کنم اتفاق تازه ای برای کلیۀ تماشاگران رخ داده باشد. در مورد نمایش «ستاره شناس»، تصویری که از رابطۀ زنان اسطوره زده و مردی که درواقع اسطورۀ آن ها و در عین حال روانکاو آن هاست، به دست داده می شود، تصویر عمیقی نیست. نمایشنامه در هر حال برایم فاقد عنصر شگفتی بود و به گمانم چنین نمایشنامه ای به سختی بتواند از محدودۀ اجتماع و زمانۀ خودش فراتر برود و با اکنون اجتماع ما همزمان شود.
فلسفه ی منسوخ ، حفره سازی به کنشگری شیمیایی می کند
قلوب و تعقل حفره دار مردانه و زنانه ، گدای چهارراه زمانه است
بلاگردان ، هنر متعقلِ متعهد ، اسپند دووووود می کنیم
۰۲ مهر ۱۳۹۸
جناب موسوی عزیز
معذرت می خواهم که با تأخیر می نویسم.
درست می فرمایید و من هم فکر می کنم نمایش از نظر جامعه شناختی اهمیت دارد. اما مانند شما من هم فکر می کنم عمق لازم برای ماندگاری در ذهن را نداشت. گمان می کنم پیش بینی پذیر بودنِ کنش های نمایشنامه ناشی از این بود که چنین تیپ هایی را در فیلم های (عمدتاً) کمدی خارجی دیده ایم و می شناسیم اما در آثار ایرانی کمتر به چنین تیپ هایی اشاره شده.. گمان می کنم خود نمایشنامه هم ادعای چندانی در درام پردازی ندارد...
۰۳ آذر ۱۳۹۸
بله اتفاقاً من همین سرکوب و تنهایی را در نمایش جذاب یافتم اما مشکلاتی پیش آمد: اول نقش خود ستاره‌شناس بود. ما می‌فهمیم دو زن دربارهٔ یک نفر که خودش را ستاره‌شناس جا می‌زند حرف می‌زنند و او را از گذشتهٔ خودشان به یاد می‌آورند. از طرف دیگر در پایان نمایش می‌بینیم که این همان فردی است که قرار است پروندهٔ روانی آنان را بررسی کند.خب نتیجه‌ای که می‌گیریم نوعی ساده‌لوحی است که گول هر شکل از تظاهر و ریا را می‌خورد. نمایش دارد فضایی می‌سازد که ساده‌لوحی به صحنه بیاید. اما چرا نمایش از این عمیق‌تر نشد؟ در چند کامنت دیگر نظرم را با جزئیات نوشتم. فکر می‌کنم رویکرد نمایش میکروسکوپی است و اتفاقاً با ستاره‌شناس/روانکاو و «زبل‌بازی»هایش همدل است و این باعث شد نمایش را نپذیرم.. وقتی هیچ تحولی در متن رخ نمی‌دهد و تنها کشف متن این است که «دیدید؟ کسی که قرار است حال شما را بهتر کند همان کسی است که حال شما را گرفته»، چطور می‌توانم به این فکر نیفتم که نمایش دارد می‌گوید زبل باشید و مثل ستاره‌شناس سرکوب نشوید؟ در کل چنین رویکردی برایم نه جنبهٔ کمیک دارد نه جنبهٔ جدی، و بیشتر به درسی می‌ماند که شوهای تلویزیونی می‌دهند.
۰۳ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید