نمایش شقامک روایتی بود که فروپاشی طبقه متوسط و بی کاری را به عنوان مهمترین سوژه ی این روزهای جامعه ی ایران رصد کرده و تمام تلاشش را انجام داد تا این موضوع را با هستی شناسی دراماتیک به روی سن بیاورد . این نمایش در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که سه عامل اصلی عامل اقتصاد ناکارآمد و دامن زدن به موضوع بی کاری پس از انقلاب در ایرانشهر بوده است : نخست تفسیرهای ارتدوکس از مارکسیسم وارداتی که امروزه ناتوان تر از همیشه برای دفاع از حقوق طبقات محروم است اما همچنان بر اصول بسته ی خود پافشاری می کند . دوم دین داری دولتی که نمی خواهد معرفت دینی را در چارچوب تاریخ اندیشه بفهمد بلکه خیال می کند امر دینی ، از ناکجاآباد آسمان آمده و تا ابدالآباد باید به همین شکل باقی بماند . این نگاه هرگز با پیامدهای دین داری دولتی کاری ندارد و مدام بر نگاه مطلق انگار خویش پافشاری می کند . سوم ستیز رازآلود جمهوری اسلامی با غرب است که مشخص نیست با کدام هدف نامعلوم پیگیری می شود و امروزه ما را بیگانه با جامعه ی جهانی کرده است .
این سه اصل در تحقیقات من نشان داد که چرا جامعه ما دچار بحران های شدید اقتصادی گشته و چرا طاعون بی کاری روز به روز مردمان ایرانشهر را دچار طاعون بی کاری گردانیده است .
تمام تلاش ما بر این بود تا به جای کمدی های آزاد یا نق نق های شبهه روشنگری ، مساله ی حاکم بر روح جامعه را روایت کنیم تا به تعهد هنری خویش عمل کرده باشیم . امیدوارم شرمنده مرام مردمان ایران زمین نگشته باشیم .