در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | میثم هنزکی درباره نمایش فردا: من بیزارم از آنکه به پشت سرم نگاه کنم و هراسانم از آنکه هر بار تو را آ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:23:43
من بیزارم از آنکه به پشت سرم نگاه کنم و هراسانم از آنکه هر بار تو را آنجا نبینم ..
اما با بوی تن ات که همچون پیچک تنیده بر تمام رشته های اعصابم است چه کنم ؟
و صدایت را که چونان طنین ناقوس کلیسا تمام سَرَم را درمی نوردد چطور از یاد ببرم ؟
و سلام ات را ، و صدای سلام ات را ، و شکوه صدای سلام ات که انگار آذرخشی تا عمق حفره های قلبم نفوذ کرده است را چگونه به خاطر نیاورم ؟
و برق چشمانت وقتی میخندیدی نور دیدگانم بود که در تاریکی دنیا گم شد ،
حالا این منم حیران و غریب در واهه ای بی انتها و با یادت تنها …

“ فردا “ سیاست نزده است و مایه ی مسرت !
دیگه داشت یادم میرفت که تئاتر میتونه سیاسی نباشه یا حتی اداشو در نیاره که دیشب فردا نجاتم داد ... دیدن ادامه ›› !
متن معمایی با پیچ و خم هایی که تقریبا همونجا حین اجرا حل میشن و سر آخر به یه درام تلخ منتهی میشه ، اونقدری که تو ام دلت میخواد یه کسی رو بغل کنی و گریه کنی به جای اینکه پاشی بری ..
مدت زمان دقیقا مناسب و به اندازه اش باعث میشه که مخاطب تا پایان اجرا رو همراهی کنه و حتی لحظاتی بعد از اتمام هم هنوز منتظر چیزیه انگار ..
طراحی صحنه ی خیلی خوب خصوصا صحنه ای که مواجه اول تماشاگر با اجراست به یاد موندنیه و این البته به کمک یه نور پردازی درست و گرم ، طوری که انگار تماشاگر رو مثل شاپرک به سمت مرکز صحنه جذب میکنه اتفاق می افته .
انتخاب موسیقی ها هم موفقه و همونه که باید باشه .
مسلما تمام این عناصر در خدمت دو بازیگری هستن که تمام و کمال متن اند و بعید میدونم بازیگر دیگه ای چیز بیشتری میتونست بهش اضافه کنه .
ایمان صیاد برهانی که چشم ازش نمیشه برداشت چون در عین اینکه در هر لحظه از اجرا یک پوزیشن کلی از وضعیت کاراکتر مورد نظر رو به خودش میگره همزمان ریز اکت هایی رو ارائه میکنه که منحصر بفرد خودشه و شخصیت متنی رو در نهایت جزئیات به مخاطب نشون میده که موجب باور پذیری هر چه بیشتر نقش تو ذهن بیننده میشه .
سعید زارعی هم که سر جاشه و البته هر چه از زمان اجرا میگذره گرم میشه و گیرا تر میشه بازیش .
اما همچنان معتقدم حداقل در چند تجربه اخیر ، متن و نقش تعریف شده در اون ایمان رو در خودش نگه میداره و محدودش میکنه ، به امید اینکه بزودی و در سخت ترین نقش ها شاهد اون ایمان وحشی و رها روی صحنه باشیم .
و در پایان هم مشعوف از اینکه چشممون به جمال “ مرد آخر “ روشن شد .

جا داره یه تشکر ویژه بکنم از تک تک تیم کهکشانی تماشاگران دوستداشتنی اجرای جمعه شب که صدا از دیوار در اومد از این عزیزان درنیومد .
آخ که قربون قدم همه تون .
دلم تنگ شده بود برای خوندنت ❤️
محمد مجللی
دلم تنگ شده بود برای خوندنت ❤️
فدای محبت رفیق 🌱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید