اشکان پیر دل زنده از دلایل موفقیت«قضیه تفنگ چخوف» میگوید
اصلِ احترام به تماشاگر
میثم دهرویه
نمایش «قضیه تفنگ چخوف» با استقبال مخاطبان وارد چهارمین ماه اجرای خود شده است. این نمایش به نویسندگی احسان بداخشان، کارگردانی اشکان پیردلزنده و تهیهکنندگی ریحانه راد و امیرموسیکاظمی، اجرای خود را از مرداد ماه در سالن تئاتر هامون آغاز کرده و همچنان هم روی صحنه است.
«قضیه تفنگ چخوف» روایتی از ۹ تن از مشاهیر بزرگ دنیا در جهان مرگ است که برای بازگشت به زندگی با هم وارد مسابقهای میشوند.
این نمایش از هفته اول اجرا تاکنون که دور دوم اجراهای خود را پشت سر میگذارد، در صدر جدول امتیازداران و پرفروشترینهای سایت «تیوال» قرار داشته و علاوه بر این، مورد استقبال منتقدان نیز قرار گرفته است.
به همین بهانه با اشکان پیر دل زنده، کارگردان نمایش پرمخاطب «قضیه تفنگ چخوف» به گفتوگو
... دیدن ادامه ››
پرداختیم که در ادامه میخوانید.
«قضیه تفنگ چخوف» از کجا برای شما آغاز شد؟
«قضیه تفنگ چخوف» ادغام چند تفکر و تلفیق چند ایده از زمان قدیم بوده که به آن فکر میکردم که به خوبی توسط آقای احسان بدخشان نوشته شد و بهطور کلی هدف این کار یادآوری هنرمندان و مشاهیری است که شاید بهتر باشد کمیبیشتر درباره آثارشان بدانیم یا یادآوری کنیم و به نوعی هنر امروز را با هنر در زمانهای مختلف محک بزنیم.
در درونمایه شخصیتهای نمایش «قضیه تفنگ چخوف» چه دیدید که انتخاب شان کردید؟آیا این افراد کاراکترهای محبوب شما بودهاند؟
همه مشاهیر جهان دارای ریزهکاریها و جذابیتهایی هستند که کار کردن روی آنها همباعث افتخار است، هم جذاب. روی بعضی از شخصیتها اصرار داشتم اما دست نویسنده رابرای انتخاب باز گذاشتم.
چرا این سبک را برای این کار انتخاب کردید؟
من اصولا سبک خاصی برای اجرا انتخاب نمیکنم ولی تصاویری که در ذهنم شکل میگیرند شامل تصویرها و فضاهایی این چنینی است، حتی گاهی تصویرها و میزانسنها و قابها را در ذهنم میسازم و بعد به این که کجای کار استفاده بشود فکر میکنم. حتی گاهی نمیدانم چرا باید فلان صحنه در فلان زمان باشد و در طول تمرینات تازه خودم متوجه میشوم که ناخودآگاه به من کمک کرده تا اتفاق درست بیافتد. به قول استاد جلال تهرانی تایید محیط در صحنه اتفاق میافتد.
فکر میکنید حرفه عکاسی شما تاثیری در شیوه کارگردانیتان داشته؟
بله طبیعتا من رنگ و نور و قاب را بسیار دوست دارم و به نظرم صحنه تئاتر جای بسیار خوبی برای ساختن صحنههایی پر از مفهوم و زیباست.
در تئاتر چه عنصری برای شما از همه مهمتر و کلیدی تر است؟
از نظر تکنیکال، به نظرم به همه عناصر ابتدایی مثل صحنه، لباس، گریم و نور باید بسیار موشکافانه پرداخت اما به طور کلی مهمترین چیز در کارهای خودم این است که حتی یک لحظه شعار ندهم یا تفکری رابه مخاطب القا نکنم. احترام به تماشاگر و حق انتخاب هوشمندانه بیننده مهمترین قسمت کار است.
کارگردانی شما هم در «چخفته» و هم در «قضیه تفنگ چخوف» به صورت کشویی و اپیزودیک، اما منسجم است. فکر میکنید این کارگردانی مولفه کاری شما در کارهای بعدی هم خواهد بود؟
معمولا یک تایم لاین کلی را در ذهنم دارم یا همان طور که گفتم تکه تکه صحنهها در تصورم هست. اما حتی اگر منظم هم باشد به دلیل اینکه به روایت روتین از یکاتفاق علاقهمند نیستم صحنهها راجابجا یا به قول شما به صورت اپیزودیک اجرا میکنم.
علاقه شما به دنیای مرگ،شما را به سمت «قضیه تفنگ چخوف» کشید؟
کلا به هر دنیایی جز دنیایی که درآن هستیم علاقهمندم و دنیای ذهن یا مرگ دست من را برای پیادهسازی آنچه در ذهنم هست بیشتر باز میگذارد .چون به نظرم قصهگویی بهصورت استاندارد چالشی برای اندیشیدن ندارد و چگونه گفتن گاهی از موضوع مهمتر است، البته بر پای یک قصه صحیح.
کار بعدی شما هم در دنیای مرگ یا ذهنی رخ دهد؟
من در فکر اجرای دوکار هستم؛ یکی اجرا با هنرجویان تئاتر و دیگری با تیم خودم. در هر دو فضایی فانتزی، غیر واقعی و انتزاعی وجود دارد و در دنیایی عجیب میگذرد که این بار نه دنیای ذهن است و نه دنیای مرگ.
پس به زودی منتظر کار بعدی باشیم.
بله کار بعدی من در سال آینده اجرا خواهد شد و فضای بسیار متفاوت و البته فانتزیتری دارد که فکر میکنم تاکنون در تئاتر کسی به آن نپرداخته است. همین طور اجرایی با هنرجویانم خواهم داشت که به زودی شرایط جذب بازیگر توسط سرپرستان گروه اعلام میشود.