در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | بهنام دیناری: خیره مانده جهان بد به من عصر بد حال پاییز است زجه میزند کودکم هنوز
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:53:23
خیره مانده جهان بد به من
عصر بد حال پاییز است
زجه میزند کودکم هنوز
کاش آتش میگرفت جهان و من
نم باران و شهر آلوده
خنده میکند مرگ، وقت عبور
حال تو خوب نیست میفهمم
پاک بهتر بود اگر میشدی از من
خواب من بی حسی مطلق
بیداری ام بدتر از هر کابوس
تمام میشود یا نه، نمیدانم.
تا چقدر شکنجه مبشود این محبوس؟
پشت ... دیدن ادامه ›› پلک های شب زده ات غوغا است
هر چه هست تیغ میکشد بر گوشت
دارد این کتاب تمام میشود
گرچه از کنده دود بلند میشود هنوز
پشت موج خیالم هیچ چیز نیست
تصویر تو که بر صحنه رقصیدی
در میان رخوت تن میدویدم من
درد و بی حسی که با من است هنوز
آب چاله را می جوید و زخم، زخم
پرسه میزند استخوان و زخم من بر پوست
میکشد آه سردی در من خموش:
کاش میشد آخرش باشد این باران
یا که دست کم خواب بگیردم آرام
سینه ام سخت تر از هر سنگ سنگین است
کاش میشد پاک کند مرا باران.